به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۸
کد خبر: ۵۲۹۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۹ - ۰۵ تير ۱۴۰۱
روند جدید تحولات خاورمیانه در آستانه سفر جو بایدن جو بایدن

هدف، ایران تنها کشوری که در برابر کلنگی شدن منطقه ایستاده است

این توفیقات در شرایطی است که این روزها تشکیل ناتوی عربی – اسرائیلی برای مقابله با ایران در ادبیات رسانه های منطقه واژه ای پرتکرار است. در کنار آن منابع خبری از استقرار سامانه های راداری اسرائیل در کشورهای امارات و بحرین خبر می دهند.
روزنو :

هدف، ایران تنها کشوری که در برابر کلنگی شدن منطقه ایستاده است

روزنو :رضا مرادی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پس از اجماع سازی جهانی تلاش ها معطوف به ارجاع دوباره پرونده ایران به شورای امنیت (ذیل فصل هفتم) خواهد بود و همزمان آمریکا فشارهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی نسبت به ایران را افزایش خواهد داد. هدف نهایی پروژه ائتلاف سازی در منطقه محاصره و برخورد با تنها بازیگری است که همچنان در مقابل پروژه کلنگی شدن منطقه مقاومت کرده است.

رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا روزهای ۱۳ تا ۱۶ ژوئیه در سفری به خاورمیانه با مقامات اسرائیل، عربستان و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی دیدار خواهد کرد. همزمان با این سفر روندهای جدیدی در مناسبات و ائتلاف ها میان بازیگران منطقه به خصوص روابط اعراب و اسرائیل جریان دارد که نیازمند توجه ویژه است.

دیدار از سرزمین های اشغالی در شرایطی انجام می شود که اسرائیل از روندهای منطقه در شرایط کنونی بسیار خشنود است. تحولات منطقه عملا در جهت خواست و اراده اسرائیل و به مثابه بازی دو سر برد برای این رژیم در جریان است. از یک طرف مذاکرات احیای برجام به بن بست رسیده، بایدن از خروج سپاه پاسداران از لیست تروریستی آمریکا خودداری کرده و برجام را با سایر حوزه های مورد مناقشه در تصویر بزرگ تر اختلافات میان تهران و واشنگتن پیوند زده است و از سوی دیگر اسرائیل عملا بدون واگذاری امتیازی به اعراب در مناقشه تاریخی فلسطین و بدون تن دادن به راه حل تشکیل دو دولت که اعراب آن را شرط عادی سازی روابط با اسرائیل می دانستند با برجسته کردن خطر ایران به عنوان تهدید اصلی برای اعراب به عادی سازی روابط با آنها توفیق یافته است. روند عادی سازی رسمی روابط با بحرین، امارات، مراکش و سودان و روابط غیررسمی با عربستان و عمان.

این توفیقات در شرایطی است که این روزها تشکیل ناتوی عربی – اسرائیلی برای مقابله با ایران در ادبیات رسانه های منطقه واژه ای پرتکرار است. در کنار آن منابع خبری از استقرار سامانه های راداری اسرائیل در کشورهای امارات و بحرین خبر می دهند.

درباره عربستان نیز نوعی تغییر مسیر در سیاست های جو بایدن نسبت به ریاض قابل مشاهده است. روابط واشنگتن و ریاض در دوره ترامپ بسیار نزدیک بود، عربستان سرمایه گذاری های گسترده ای در آمریکا انجام داد و قراردادهای تسلیحاتی متعددی با دولت ترامپ امضا کرد. در مقابل ترامپ از قتل جمال خاشقچی به دست عوامل حکومت سعودی در ترکیه چشم پوشی کرد و جنگ عربستان علیه یمن را مورد حمایت همه جانبه قرار داد. همچنین خروج ترامپ از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری در رابطه با ایران موجبات خشنودی ریاض را فراهم آورد. پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا مناسبات ریاض و واشنگتن دستخوش دگرگونی های زیادی شد. بایدن حکومت عربستان را یاغی نامید، انصارالله یمن را از فهرست سازمان های تروریستی امریکا خارج کرد، بخش هایی از گزارش محرمانه اطلاعاتی درباره قتل جمال خاشقجی را منتشر کرد، اطرافیان بن سلمان را تحریم و از تماس با او خودداری کرد و فشار بر عربستان برای پایان جنگ فاجعه بار یمن را شدت بخشید. او همزمان باب مذاکرات هسته با ایران را گشود و از بازگشت به برجام سخن گفت. اقداماتی طوفانی به مثابه هشداری به مقامات سعودی مبنی بر اینکه کشتیبان را سیاستی دگر آمد. برخلاف رقص شمشیر ترامپ با سران سعودی در اولین سفر خود به ریاض به نظر می رسید بایدن در همان ابتدا شمشیر را برای سران سعودی از رو بسته است.

اما با وقوع جنگ اوکراین و روسیه، افزایش شدید قیمت مواد غذایی و سوخت در سراسر جهان و افزایش تورم در امریکا (بالاترین میزان در چهل سال گذشته) آسیبی جدی به محبوبیت دموکرات ها با توجه اهمیت انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا وارد آمد. به همین دلیل بایدن قصد دارد با راضی کردن عربستان به عنوان بازیگر کلیدی اوپک با افزایش تولید نفت از یک سو قیمت ها در امریکا را مهار کند و از سوی دیگر با کاهش درآمدهای مسکو اثرات ضربه نظام تحریم ها بر اقتصاد روسیه را شدت بخشد.

در کنار مسئله نفت او سعی خواهد کرد مهمترین کشور عربی را به عادی سازی رسمی روابط با اسرائیل ترغیب کند‌. مسئله مهمتر اما در آستانه سفر بایدن به منطقه، ائتلاف عربستان، اسرائیل و امریکا برای محاصره و مهار قدرت ایران و کسب امتیازات بزرگتر است. شروع این پروژه به دوره ریاست جمهوری ترامپ باز می‌گردد زمانی که آمریکای ترامپ با خروج از برجام (توافقی که با ابتکار شخص باراک اوباما آغاز و به انجام رسید) با اعمال سیاست فشار حداکثری تلاش کرد ایران را به واگذاری امتیازات بزرگتر در حوزه موشکی و منطقه ای وادار کند.

پس از شکست ترامپ در انتخابات امریکا، با روی کار آمدن بایدن او برخلاف شعارهای خود، از سیاست فشار حداکثری ترامپ به عنوان ابزار چانه زنی بهره برد. در واقع دولت بایدن استراتژی ترامپ را با راهبردی متفاوت ادامه داد. دولت او تلاش کرد اهداف دولت ترامپ را با گفت و گو و پیوند زدن مسائل مورد مناقشه دو طرف با برجام دنبال کند. دولت آمریکا در قالب مذاکرات احیای توافق و در مقابل لغو تحریم های مربوط به برجام و فشار حداکثری ترامپ کسب امتیازات فرابرجامی را خواستار شد. مسئله ای که مخالفت تهران را به دنبال داشت.

پس از به بن بست رسیدن مذاکرات تلاش برای فشار بر ایران وارد مرحله تازه ای شده است که در این مرحله جدید اسرائیل با آسودگی خاطر بیشتری به اقدامات مخرب خود چه در منطقه (به طور خاص سوریه) و چه در داخل ایران ادامه خواهد داد و از استراتژی جدید برای مقابله با ایران سخن می گوید. این پروژه از حمایت و همکاری اطلاعاتی بحرین، امارات و عربستان برخوردار است. همچنین نقش ایران به عنوان کشوری در آستانه دستیابی به سلاح اتمی و تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی بیش از بیش مطلق سازی خواهد شد.

پس از اجماع سازی جهانی تلاش ها معطوف به ارجاع دوباره پرونده ایران به شورای امنیت (ذیل فصل هفتم) خواهد بود و همزمان آمریکا فشارهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی نسبت به ایران را افزایش خواهد داد. هدف نهایی پروژه ائتلاف سازی در منطقه محاصره و برخورد با تنها بازیگری است که همچنان در مقابل پروژه کلنگی شدن منطقه مقاومت کرده است.

برنامه های قدرت های بزرگ در خاورمیانه با هدف دولت – ملت سازی، ترویج دموکراسی، تامین امنیت چرخه انرژی و ایجاد توازن قوای منطقه ای از نظم سایکس – پیکو گرفته تا حمله نومحافظه کاران به افغانستان و عراق عملا به کلنگی شدن منطقه، دولت های شکست خورده و ملت های درمانده منتهی شده است. پروژه هایی که خاورمیانه را به تکرار ابدی آشوب، بحران و آشفتگی های سیاسی محکوم کرده است. روندهایی که بی تردید برنده اصلی آن اسرائیل بوده است.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز