
پیشنهادخروج لايحه «افزايشاختيارات»از بايگاني
قاطعيت با دعوا كردن متفاوت است
به اعتقاد بسياري از فعالان سياسي و متفكران، حضور پزشكيان در راس هرم اجرايي كشور در واقع نتيجه تمام تلاشهايي است كه از سالهاي پس از 84 آغاز شد و نهايتا در 15تيرماه 1403 به نتيجه رسيد. مسيري كه با فراز و فرودهاي فراوان و تلخيهاي فراوان و شيرينيهاي هرازگاهي همراه بود. از روزهاي تشتت انتخابات رياستجمهوري نهم و سوءاستفاده جريان اصولگرا از پراكندگي اصلاحطلبان در سال 84 تا رخدادهاي تلخ سال 88 و سكوت سنگين 4ساله. از ايام سربرآوردن اميد در انتخابات يازدهم و روزهاي امضاي برجام تا نا اميديهاي پس از ظهور دولت اول ترامپ و بايگاني شدن همه اميدهاي برجامي. از تلاشهاي خالصسازان براي يك دست كردن همه ساختارهاي حاكميتي و اوجگيري تندروها تا فرصتي كه نهايتا با حضور دومين دولت اصلاحطلب براي ايرانيان فراهم شد. مبتني بر اين دوران پر از بيم و اميد است كه امروز چهرههايي مانند اشرف بروجردي چهره اصلاحطلب كه از ابتداي انقلاب شاهد همه تلاشها براي كاشتن نهال جمهوريت و حفاظت از آن بوده، خطاب به دولتمردان چهاردهمي از آنها ميخواهد كه متوجه اهميت تحقق وعدههايشان براي بارور كردن درخت مردمسالاري ايرانيان باشند. او از پزشكيان ميخواهد كه اتوريته لازم براي مقابله با كژرويها و كژكاركرديها را داشته باشد و اجازه ندهد برخي افراد و جريانات به بهانه وفاق، تلاشهاي دولت را بياثر سازند. بروجردي در عين حال پيشنهاد ميكند، لوايح مرتبط با افزايش اختيارات رييسجمهور را كه از زمان دولت اصلاحات در مجلس مسكوت مانده ، به جريان انداخته شود. به اعتقاد بروجردي« نبايد اجازه داد با دخالتها و مانعتراشيهاي گروههاي تندرو، فضا به سمت و سويي برود كه دولت پزشكيان به ناكارآمدي متهم شود و فرصت حل مشكلات از ميان برود.»
مردم اين روزها با مشكلات عديدهاي دست به گريبان هستند. شما به عنوان يك چهره فرهنگي و دانشگاهي چه تحليلي از شرايط داريد؟
مسائل و مشكلات كشور امروز ذيوجوه است و اجزاي مختلفي دارد. همانطور كه شما هم اشاره كرديد، يكي از مطالبات اصلي و مهم مردم، بهبود نحوه زيست و مشكلات معيشتيشان است كه مبتلابه اكثريت جامعه است. متاسفانه افزايش نرخ دلار، سكه، خودرو و...مردم را نگران كرده و امكانات دولت براي مهار اين مشكلات واقعا محدود است. دولت وارث دامنه وسيعي از مشكلات است كه دولت قبلي ايجاد كرده است. امروز اگر مردم به داد هم نرسند، مشخص نيست چه وضعيتي پيش ميآيد. بسياري از خانوادهها كه در گذشته دستشان به دهانشان ميرسيد و به ديگران كمك ميكردند، امروز خودشان در برخي حوزهها، نيازمند كمك شدهاند. دولت اگر ميخواهد مشكلات اقتصادي را حل كند بايد از صاحبنظران و نخبگان اقتصادي استفاده كند. بسياري از اين افراد تيم اقتصادي دارند و در بخشهاي مختلف ميتوانند به دولت كمك كنند. دكتر پزشكيان هم جدا از اعضاي كابينه بايد تيم اقتصادي خود را داشته باشد و نظرات آنها را بشنود و عمل كند. دولت علي طيبنيا را به عنوان فرمانده اقتصادي معرفي كرد، اما هنوز نقش جدي براي ايشان لحاظ نشده و مشخص نيست كدام يك از تصميمات اقتصادي اخير با مشورت و هماهنگي طيبنيا اتخاذ شده است.
ممكن است به صورت مصداقي به اين مشكلات و ايرادات در نظام تصميمسازيهاي راهبردي اشاره بفرماييد؟
برخي تصميمات دولت در حوزه اقتصاد مبتني بر رويكردهاي سالهاي قبل و بدون لحاظ كردن شرايط اقتصادي امروز جامعه است. رها كردن اهرم دلار براي رسيدن به نقطه تعادلي احتمالي، يكي از تصميماتي است كه اخيرا از سوي تيم اقتصادي دولت اتخاذ شده است. تعادل كه در شرايط تحريمي برقرار نميشود. افراد و جرياناتي از اين راهبردها سود ميبرند كه اتفاقا جيب پر پولي دارند و در گذران زندگي روزمرهشان مشكلي ندارند. اين روند در خصوص fatf هم همينگونه است، گفته ميشود برخي افراد در درون دولت معتقدند عدم پيوستن به گروه مالي fatf اهميتي ندارد! اين در حالي است كه اجماع كارشناسي در كشور به اين صورت است كه اگر ايران بخواهد فشار محدوديتهاي تحريمي را كاهش دهد بايد fatf را تصویب كند. اما برخي افراد در درون دولت را براي نشستهاي مجمع تشخيص دعوت ميكنند كه مخالف پيوستن به fatf هستند. اين در حالي است كه دهها كارشناس ديگر در كشور هستند كه نظرات متفاوتي دارند. اينها هم صاحبنظرند، دلسوزند، از ابتداي انقلاب تا به امروز براي بهبود شرايط تلاش كردند اما توجهي به آنها نميشود. اينها كارشناساني هستند كه در دولت مهندس موسوي جنگ را در شرايطي اداره ميكردند كه ايران توانايي توليد نيازهاي جنگي خود را نداشت، آنها سلاح خريداري ميكردند. كشور را اداره ميكردند و اجازه نميدادند مشكلات بر معيشت مردم سايه بيندازد. شنيدم در جلسه قبلي روساي 3 قوه تصويب شده كه حضور تيم نظارتي كه در دولت سيزدهم براي كنترل قيمتها تشكيل شده بود براي سال 1404 هم تمديد شود! چرا چند نفر كارشناس خبره و نخبه وارد ميدان نميشوند كه قيمتها را كنترل كنند. اين افراد اگر قرار بود، قيمتها را كنترل كنند كه اوضاع مردم اين نبود. آيا قيمت تخم مرغ كنترل شد، قيمت شير، ماست، پنير، روغن و... كنترل شد؟ اين انتخابها آيا به افزايش كارآمدي دولت كمك ميكند؟ ما در ايران چهرهاي چون مومني را داريم، مسعود نيلي را داريم و ساير اقتصادداناني كه ميتوانند راهكار ارايه كنند. چرا از اين ظرفيتها استفاده نميشود؟
پيشنهاد مشخص شما به دولت چهاردهم و رييسجمهور چيست؟
آقاي پزشكيان؛ اگر هدف شما بهبود وضعيت زندگي مردم است، بايد از امروز نوشدارو براي مردم تدارك ببينيد نه پس از مرگ سهراب! مردم بايد دولت را همراهي كنند تا دولت توفيق يابد. هر طرح و ايده و راهبردي از سوي دولت در صورتي موفق ميشود كه مردم با آن همراهي كنند. مردم هم زماني با دولت همراهي ميكنند كه احساس كنند در مسير درستي قرار دارد و مطالبات آنها را پيگيري ميكند. نبايد وضعيت را به جايي رساند كه مشكلات مانند آتش زير خاكستر جلوهگر شوند.
در كنار مسائل اقتصادي و معيشتي، مسائل اجتماعي و سياسي هم بخشي از مطالبات مهم مردم را تشكيل ميدهد. درباره رخدادهاي اخير كشور در اين حوزهها چه ديدگاهي داريد؟
بله مسائل اجتماعي و سياسي و نحوه حكمراني هم براي مردم داراي اهميت بسياري است. در ماجراي قتل اخير دانشجوي 19ساله در كوي دانشگاه و مطالباتي كه اخيرا درباره رفع حصر ظهور و بروز پيدا كرد مشخص شد كه هنوز كاستيهاي بسياري وجود دارد و مردم نوعي برخورد دوگانه را شاهد هستند. از يك طرف دانشجوي نخبه كشور به دليل عدم توجه به هشدارهاي قبلي براي ارتقاي امنيت منطقه به قتل ميرسد از سوي ديگر با افراد دلسوزي كه تصميم داشتند يك راهپيمايي عادي سكوت براي رفع حصر در دانشگاه تهران انجام دهند، برخوردهاي تندي صورت ميگيرد. حتي اين تجمع محدود هم تحمل نميشود و افراد حاضر دستگير ميشوند. البته خوشبختانه با تلاشهاي دولت، اغلب دستگيرشدگان تا شب آزاد ميشوند اما ابهامات بسياري در افكار عمومي وجود دارد. مردم ميپرسند چرا شخصي مانند رحيم قميشي كه جانباز بوده، اسير بوده و همه زندگي خود را براي اعتلاي اين كشور و انقلاب گذاشته بايد سر از گوشه زندان در بياورد؟ چرا تاجزاده بايد در زندان باشد؟ من نميخواهم اسم تكتك اين فعالان سياسي دلسوز را بياورم. اي كاش زمينهاي ايجاد ميشد تا افراد دلسوز ميتوانستند حرف خود را بدون نگراني از برخوردها بزنند. والله هيچ اتفاقي رخ نميدهد. اينها جمع ميشدند و دور هم گپي ميزدند و ميرفتند. چطور برخي افراد و گروههاي تندرو در مشهد و تهران و قم و... تندترين تجمعات را برگزار ميكنند به رييسجمهور قانوني كشور توهين ميكنند، حكم اعدام براي ظريف و ساير افراد كابينه صادر ميكنند و حتي به سران قوا هم توهين ميكنند و هيچ كس برخوردي با آنها صورت نميدهد؟ حتي يك مامور نيروي انتظامي به آنها تذكر نميدهد. اما وقتي دلسوزان كشور قصد دارند، تجمع سكوت، بدون توهين و خشونت برگزار كنند، اجازه داده نميشود و افراد دستگير ميشوند؟
روشن است كه دامنه اختيارات دولت در اين زمينهها كه شما تشريح كرديد محدود است...
دولت حتما نقش دارد.اساسا دولت بايد اتوريته داشته باشد. بايد قاطعيت داشته باشد. بايد روي حرف خود و مواضع قانونياش بايستد. اينكه دولت بگويد من به دنبال وفاق هستم و قصد دارم از همه ظرفيتهاي كشور استفاده كنم، البته كه خوب است، اما در عين حال قاطعيت قانوني دولت هم نياز است. شجاعت و قاطعيت و قانوني رفتار كردن با دعوا كردن فرق دارد. شجاعت با تندروي و اداي انقلابيگري درآوردن فرق دارد. فردا كه خداي نكرده، دولت نتواند مطالبات بحق مردم را محقق كند، همين افراد و گروهها كه امروز از قِبل وفاق، پست و سمت و مسووليت گرفتهاند، تندترين مواضع را عليه دولت اتخاذ ميكنند. دولت نماد يك جريان و اميد اكثريت مردم است و بايد تلاش كند ابتدا زمينه توفيق و دستيابي به اهداف و مطالبات مردم را فراهم كند. ما موافق جنگ و دعوا نيستيم اما قاطعيت و شجاعت با دعوا كردن متفاوت است. امروز جمهوري اسلامي محقق شده و انقلابيگري و تندروي جاي خود را به جمهوري اسلامي داده است. رييسجمهور بايد اختياراتي متناسب با مطالبات مردم داشته باشد.
منظور شما اين است كه دولت از همه اختياراتش استفاده نكرده و با متخلفان و افراطها مماشات ميكند؟
در دولت دوم سيد محمد خاتمي لوايحي براي افزايش اختيارات رييسجمهور به مجلس ارسال شد كه اين لوايح نه تاييد و نه رد شد. در واقع اين لوايح مسكوت ماندهاند. چرا؟ خوب است لايحه افزايش اختيارات رييسجمهور كه زمان آقاي خاتمي مطرح و ابلاغ شد و به مجلس ارسال شد، بلاتكليف مانده است، مورد بررسي قرار گيرد. اين حرف و نظر من است. آقاي پزشكيان با جان و دل رييسجمهور شدهاند، ما هم با جان و دل قبولش داريم، ميدانيم كه براي مردم دل ميسوزانند. اما با حرف كه نميشود. رييسجمهور بايد با جان و دل نشان دهد كه ميخواهد مطالبات مردم- چه كساني كه راي دادهاند و چه اكثريتي كه راي ندادهاند- را محقق كند. هر مديري كه ميخواهد (حتي براي پايينترين سطح) منصوب شود، نهادهاي امنيتي بايد از الف تا ياي آخر دخالت كنند و نهايتا هم استعلام افراد متخصص و نخبه تاييد نميشود. باور كنيد من نگران آيندهاي هستم كه از راه ميرسد. مگر امروز حسرت دولت خاتمي را نميخوريم؟ مگر حسرت دولت روحاني را نميخوريم؟ مگر ريشه همه مشكلات كشور را دولت و عملكرد احمدينژاد نميدانيم؟ در كنار آقاي پزشكيان بسياري از افراد وارد ميدان شده و اعتبار و آبروي خود را براي موفقيت دولت گرو گذاشتهاند. نبايد اجازه داد با دخالتها و مانعتراشيهاي گروههاي تندرو، فضا به سمت و سويي برود كه دولت پزشكيان به ناكارآمدي متهم شود و فرصت حل مشكلات از ميان برود.