قصاص در انتظار زنی که شوهر و دختر جوانش را کشت

 زن جوانی که در جریان ارتباط پنهانی با یک مرد، شوهر و دختر نوجوانش را به قتل رسانده با تأیید دو بار قصاص به چوبه دار نزدیک شد. متهم در بازجویی‌ها اعتراف کرده بود شوهرش می‌خواست خانوادگی به خارج مهاجرت کنند که برای جلوگیری از مهاجرت، او را به قتل رساند. 
پاییز ۹۷ به مأموران پلیس تهران خبر رسید مرد جوانی در خانه‌اش حالش بد شده و پس از انتقال به بیمارستان به طرز مشکوکی به کام مرگ رفته است. 

با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی بیمارستان شدند و دریافتند ساعتی قبل زنی به نام فریبا با اورژانس تماس می‌گیرد و می‌گوید شوهرش خودکشی کرده است. وقتی اورژانس به محل می‌رسد، متوجه می‌شود مرد جوان هنوز زنده است، اما قادر به حرف زدن نیست و او را به بیمارستان منتقل می‌کند. 
از آنجایی که مرگ مرد جوان مشکوک بود، پرونده به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. 
 

رابطه مرگ پدر و دختر
همسر مرد فوت شده در ادعایی به تیم جنایی گفت: «شوهرم افروز مدتی بود به خاطر مرگ دخترمان ساحل افسرده شده بود و حال خوبی نداشت. روز حادثه متوجه شدم او قرص خورده و خودکشی کرده است که به اورژانس خبر دادم.»
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، پزشکی قانونی اعلام کرد مرد جوان بر اثر مصرف قرص برنج به کام مرگ رفته است. از سوی دیگر برادر افروز به اداره پلیس رفت و اعلام کرد به مرگ برادرش مشکوک است و احتمال می‌دهد که فریبا او را به قتل رسانده باشد. وی به مأموران گفت که دختر برادرش هم چند ماه قبل بر اثر مسمومیت با قرص برنج فوت کرده و به همین دلیل به زن برادرش مشکوک است. 
با شکایت مرد جوان، تحقیقات مأموران نشان داد تیر‌ماه ۹۷، فریبا دختر نوجوانش به نام ملیسا را به بیمارستان منتقل و ادعا می‌کند دخترش پس از خوردن تعدادی قارچ نشسته مسموم شده است. تیم پزشکی تلاش زیادی برای نجات جان دختر نوجوان می‌کنند، اما ملیسا بر اثر شدت مسمومیتی که بعد مشخص شد مسمومیت با قرص برنج بوده فوت می‌کند. پرونده دختر نوجوان در نهایت با تشخیص خودکشی بسته می‌شود تا اینکه چند ماه بعد پدرش هم به همین شیوه به کام مرگ می‌رود.»
 ارتباط پنهانی 
مأموران پلیس در شاخه دیگری از تحقیقات متوجه شدند فریبا از مدتی قبل با پسر جوانی به نام بهزاد ارتباط پنهانی دارد. همچنین مشخص شد دخترش ملیسا هم از ارتباط او با بهزاد باخبر بوده است. بنابراین مأموران زن جوان و بهزاد رابازداشت کردند. 
زن جوان ابتدا منکر جرم خود شد، اما بهزاد در بازجویی به ارتباط پنهانی با فریبا اعتراف کرد و مدعی شد فریبا به او گفته مجرد است و او خبر نداشته متاهل است و بچه دارد. 
پس از اعتراف پسر جوان به ارتباط پنهانی، فریبا به ناچار به قتل شوهرش اعتراف کرد و در ادعایی گفت: «یک سال قبل شوهرم به ما گفت تصمیم گرفته خانوادگی برای زندگی به خارج از کشور مهاجرت کنیم. من فکر می‌کردم تصمیمش جدی نیست تا اینکه متوجه شدم در حال فراهم کردن مقدمات مهاجرت ماست. پس از این تلاش کردم شوهرم را از مهاجرت منصرف کنم، چون علاقه‌ای به زندگی در کشور‌های دیگر نداشتم. تلاش‌های من، اما فایده‌ای نداشت، بنابراین به این نتیجه رسیدم که شوهرم را با قرص برنج مسموم و زمین‌گیرش کنم تا او نتواند به خارج برود. من قصد قتل نداشتم و فقط می‌خواستم او مدتی خانه‌نشین شود که با قرص برنج شوهرم را مسموم کردم.»

 ۲ بار قصاص 
متهم در بازجویی‌های بعدی قتل دخترش را انکار کرد، اما با شکایت خانواده افروز، پرونده به دستور قضات دادگاه برای بررسی مجدد حادثه مرگ مشکوک ملیسا به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در بررسی‌ها مشخص شد فریبا دخترش را که از رابطه پنهانی او با بهزاد با خبر شده و با پدرش برای رفتن به خارج نیز هم‌نظر بوده، مسموم کرده و به قتل رسانده است. بدین ترتیب پرونده فریبا در دادسرا تکمیل و برای محاکمه دو متهم به دادگاه فرستاده شد. 
بهزاد در دادگاه ادعا کرد ارتباط او با زن شوهردار فقط تلفنی و پیامکی بوده و قضات دادگاه هم او را به حبس، شلاق و تبعید محکوم کردند. 
در ادامه فریبا هم مقابل هیئت قضایی شعبه از خودش دفاع کرد و در نهایت قضات دادگاه او را به جرم قتل عمد دختر و شوهرش به دو بار قصاص محکوم کردند. متهم به حکم دو بار قصاص اعتراض کرد و پرونده روی میز یکی از قضات دیوان عالی کشور قرار گرفت. چند روز قبل حکم دو بار قصاص متهم در دیوان تأیید و برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. بدین ترتیب نفس‌های زن خیانتکار به شماره افتاد.