فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد
شاید کمتر کسی انتظارش را میکشید که دور دوم انتخابات با رقابت مسعود پرشکیان و سعید جلیلی پیش برود و بسیاری معتقد بودند که اگر انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم برود به احتمال فراوان این پزشکیان و قالیباف خواهند بود که با هم به دور دوم رفته و رقابت خواهند کرد. با این حال احتمال حضور جلیلی هم میرفت و در نهایت نیز اینگونه شد و سعید جلیلی با اختلاف معناداری از محمدباقر قالیباف در انتخابات دوم شد و با پزشکیان به دور دوم رفت.
اما نکته جالبتر جدا از این مساله بحث مشارکت جامعه بود و بر خلاف انتظارها که مشارکت را تا 50 درصد تخمین میزدند، اما در نهایت شاهد مشارکت 40 درصدی مردم در انتخابات بودیم و 60 درصد مشارکت نکردند که خود پیام معناداری داشت. حال اینکه در چنین شرایط حداقلی نیز مسعود پزشکیان نامزد اصلاحطلبان رای بالاتر و پیشتاز را بهدست آورد تا نشان دهد بخش اعظمی از آرای اصولگرایان که در سال 1400؛ 18 میلیون به رئیسی رای داده بودند بسیار ریزش داشته است. اما مرحله دوم انتخابات در پیش است و باید دوباره شاهد رقابت پزشکیان و جلیلی باشیم. رقابتی که به خودی خود یک دوقطبی را ایجاد نموده است. دوقطبیای که در آن سعید جلیلی نماد ادامه وضع موجود و مسعود پزشکیان نماد تغییر وضع موجود است. به عبارت دیگر در دوردوم با 2 دیدگاه کاملا متضاد و متقابل مواجهیم که یک دیدگاه تحریم را نعمت و عامل پیشرفت معرفی میکند و دیدگاه دیگر آن نقمت و مانع از پیشرفت؛ دیدگاهی که معتقد به حصارکشیدن دور کشور است و دیدگاه دیگر که قائل به تعامل فعال با سایر کشورها و نظام بینالملل در چارچوب منافع ملی است. هر چند که نمونههایی از این دست در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و... برای گفتن بسیار موجود است. اما آنچه مسلم است جامعه ایرانی امروز میان دو نوع رویکرد قرار گرفته و باید انتخاب کند که بر اساس کدام دیدگاه و رویکرد میخواهد 4 یا حتی 8 سال آینده خود را بسازد. از طرفی مردم بهویژه آنهاییکه در دور اول به هر دلیلی رای ندادند باید در این دوره پای صندوق بیایند چرا که اگر نیایند دیگر فردای انتخابات برای حسرت کشیدن دیر است. اگر مردم حاضر شوند و برای آینده خود و فرزندانشان رای بدهند بهدست خود میتوانند ایران را از افتادن در ورطه خطر، بحرانها، تحریم و مشکلات فزاینده اقتصادی نجات دهند. از این رو انتخابات جمعه 15 تیر بسیار حساس و در سرنوشت همه ایرانیان بسیار تعیینکننده است.
* از تعامل با جهان تا دیوارکشی
مواضع مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در حوزههای مختلف کاملا مشخص و معین است و اینکه یکطرف بخواهد خود را آنطور که نیست نشان دهد و با برخی وعدهها مردم را به سمت خود بکشاند چندان درست نمینماید. لذا برای درک بهتر این مساله بهتر است که در حوزههای مختلف پارامترهایی را مدنظر قرار دهیم و نظرات هر دو کاندیدا را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. در حوزه مسائل سیاست داخلی مسعود پزشکیان به آزادیهای سیاسی در چارچوب حاکمیت و نظام احترام میگذارد و به نگاه انسجام، اتحاد و وحدت ملی برای حل مشکلات تاکید دارد و معتقد است تا زمانیکه جریانات سیاسی با هم دعوا و یکدیگر را متهم میکنند امورات کشور پیش نمیرود. لذا همگرایی و انسجام را لازمه پیشبرد همه امور میداند. اما دیدگاه سعید جلیلی در این خصوص یکطرفه است و حتی به مسائل ملی نیز با نگاه جناحی مینگرد که اگر در هر مسالهای نگرش و تفکر حامی خود بر مسند بود، مسائل پیش میرود اما اگر دیدگاه مخالفی بر مسند کار بود موافق پیشرفت نیست. نگاهی به صحبتهای مصطفی پورمحمدی در مناظره چهارم در باب پذیرش FATF موید این نکته است. در حوزه سیاست خارجی نیز شرایط دگرگونه است. پزشکیان تعامل با جهان آزاد و ارتباط با همه کشورهای جهان در راستای حل مشکلات و مسائل کشور را مدنظر قرار میدهد و در این مسیر از مذاکره و هرگونه توافق عزتمندانهای به نفع ایران استقبال میکند. چه اینکه بارها به لزوم حل مساله برجام و احیای مجدد این توافقنامه تاکید داشته است و بارها گفته FATF مساله مهمی است که باید آن را پیگیری و حل و فصل کرد. باور پزشکیان به 3 گانه عزت، حکمت و مصلحت است که از سوی رهبری مطرح شده و قائل به تعامل با همه کشورها از شرق و غرب تا همسایههاست. اما در طرف مقابل سعید جلیلی که برخی وی را تئوریسین تحریمهای دو دهه اخیر میخوانند کارنامه قابل قضاوتی دارد. وی در دوره مسئولیتش در شورای عالی امنیت ملی که مسئولیت مذاکرات را نیز برعهده داشت و نتیجه آن 6 قطعنامه شورای امنیت علیه ایران و 12 قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بهبار آورد و طی آن سالها نتوانست حتی یک بند توافق انجام دهد. پس از انعقاد برجام نیز که به همت و درایت محمدجواد ظریف وزیر خارجه هنرمند در دیپلماسی تحریمهای شورای امنیت برداشته شد؛ جلیلی از مخالفان سرسخت برجام بود وی در موضوع FATF نیز از مخالفان جدی این ساز و کار بود و به روایت پورمحمدی تنها مخالف در شورای عالی امنیت ملی جلیلی بود که موجب شد، هنوز که هنوز است در لیست سیاه این کارگروه باشیم و کشور با مشکلات عدیدهای مواجه باشد. همچنین جلیلی بهجای دیپلماسی تعاملمحور دیپلماسی تهاجمی را دنبال میکند و همین دیروز نیز در اجتماع هوادارانش گفت که جنگ ترس ندارد .
* احترام به آزادیهای اجتماعی یا محدودسازی؟
نگاهی به حوزههای دیگر بهویژه در حوزه فرهنگی و اجتماعی نشان میدهد که نظرات دو نامزد در دو قطب مخالف هم قرار دارد. پزشکیان در مساله اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی قائل به آزادی رسانههاست و فیلترینگ را برنمیتابد و از مخالفان این مساله است. چنانکه اخیرا در توئیتی نوشت: تضمین میدهم که تمام دولت در برابر گشتهای اجباری، فیلترکردن و فیلترشکنبازی و فشارهای بیرونی در همه جلسات و تمامقد بایستد.» در حالیکه جلیلی هیچگاه مخالفتی با فیلترینگ نداشته و حتی شاید ابایی هم از گفتن بستن اینترنت جهانی نداشته باشد. چنانکه مشاوران و برخی اطرافیانش بر این مهم باور دارند. چه اینکه اخیرا روحا... مومننسب، حامی جلیلی گفته بود: «اینترنت کثیف آمریکایی عامل مشارکت پایین مردم در انتخابات بود.» در حوزه اجتماعی مسعود پزشکیان قائل به آزادیهای اجتماعی مردم در چارچوب قانون است و در مورد مساله حجاب نیز مخالف گشت ارشاد، طرح نور، لایحه عفاف و حجاب است و معتقد است باید به زنان و دختران احترام گذاشت. اما در مقابل سعید جلیلی دیدگاههای کاملا محافظهکارانه ای در این حوزه دارد و موافق گشت ارشاد و لایحه عفاف و حجاب است. در حوزه مسائل اقتصادی نیز پزشکیان معتقد به عدالت اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم از مسیرهای مشخص و قابل دسترسی، تجارت آزاد با دنیا، سرمایهگذاری خارجی است که در این حوزه نیز بر استفاده از کارشناسان و اقتصاددانان تاکید دارد. اما جلیلی قائل بر اقتصاد بسته، دورزدن تحریمها بهجای مذاکره برای رفع تحریم هاست. لذا بر پایه آنچه گفته شد بهخوبی میتوان تشخیص داد که کدام رویکرد و نگاه پیشرفت کشور، رفاه، آسایش و آرامش مردم را دنبال میکند. لذا حتما فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد و در پاستور بنشیند.