«نه» قالیبافیها به خواست قالیباف!
قالیباف پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری در بیانیهای اعلام کرد: «راه هنوز پایان نیافته است و علی رغم اینکه اینجانب برای شخص آقای دکتر پزشکیان احترام قائل هستم، اما بهدلیل نگرانی از برخی اطرافیان ایشان، از همه نیروهای انقلابی و حامیان خود میخواهم که کمک کنند تا جریانی که مسبب بخش مهمی از مشکلات اقتصادی و سیاسی امروز ماست، به عرصه قدرت بازنگردند لذا همه باید تلاش کنیم تا نامزد جبهه انقلاب آقای دکتر جلیلی بهعنوان رئیس دولت چهاردهم انتخاب شوند.» او تصور نمیکرد که روزی معاون سخنگوی ستادش بر خلاف او موضع بگیرد و عدم حمایت خود از سعید جلیلی را علنی کند. شریف زمانی در توئیتی نوشت: «به تمام حامیان دکتر قالیباف توصیه میکنم گول کلام وحدت ستاد جلیلی را نخورند. وحدتشان تا دم صندوق است. از روز بعد همچون سابق تهمت و تخریب را شروع خواهند کرد. اگر به پزشکیان رأی نمیدهید نام جلیلی را هم ننویسد و بنویسید قالیباف.» یا علیاصغر نقوی، رئیس ستاد قالیباف در گلستان، رئیس ستاد اصولگرایان و اعتدالگرایان پزشکیان در استان گلستان شد. نقوی از فعالان شناخته شده سیاسی و اقتصادی استان گلستان است که ریاست ستاد قالیباف در این استان را عهدهدار بوده است.
* نه حامیان قالیباف به تصمیم قالیباف
البته پیش از بیانیه قالیباف هم مشخص بود تمام حامیان او تمایل به حمایت از جلیلی ندارند. اطرافیان سعید جلیلی، از جمله محسن منصوری، رئیس ستاد انتخابات او در تلاش بودند تا محمدباقر قالیباف و سبد رأی او را در انتخابات به سمت خود بکشانند. این تلاشها با واکنش کاربران فضای مجازی و حامیان قالیباف مواجه شد. آنگونه که عبدالرضا داوری در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: بیست سال تمام قالیباف را تخریب کردند. پروژه بگیران را زیر بال و پر گرفتند، حتی به همسر و فرزندان قالیباف رحم نکردند، از دروغ سیسمونی و فساد و... لجن ساختند و به صورت قالیباف پرتاب کردند، حالا که رأی میخواهند، میگویند گذشته را فراموش کنیم و متحد شویم. زهی خیال باطل. محسن علیپور فعال دیگری نوشت: ما هیچ عهدی با شما نداریم. یقینا مابین پزشکیان و جلیلی، پزشکیان انتخابی عاقلانهتر و بهتر است. کاربر دیگری نوشت: مسئول جذب رسانه ستاد همشهری ما کیه؟
*دلیل شکست قالیباف از جلیلی
رأی بالای سعید جلیلی در مقابل رأی پایین محمدباقر قالیباف این سوال را پدید آورد که چگونه دو نیرو از یک جریان با چنین وضعیتی مواجه هستند. احمد زیدآبادی توضیح داده است: «از ابتدا تصور عمومی بر آن بود که کاندیدای اصلی جبهه نیروهای انقلاب آقای قالیباف است و آقای جلیلی همچون دو کاندیدای دیگر نقشی اصطلاحاً پوششی و یا حاشیهای دارد. موضوع اما برعکس شد. قالیباف با رأی پایینی از گردونه رقابتها حذف شد و جلیلی با بیش از ۹ میلیون رأی به دور دوم انتخابات راه یافت. به نظر میرسد این مسئله ناشی از تحول بطئی و ناپیدایی است که در سالهای اخیر در مجموعه «جبهه نیروهای انقلاب» پدید آمده است. در واقع پس از اعتراضهای سال ۸۸ طیفی از اصولگرایان با حمایت از برخوردهای شدید در برابر معترضان، عملاً سوار بر تحولات شدند و سپس با استفاده از بودجههای تخصیصی، در جهت آموزش ایدئولوژیک و سازماندهی امن و راحت بدنه حامیان خود در ارگانهای مختلف به حرکت درآمدند. آنها با گذر زمان، از سلسلهمراتب رسمی به سلسلهمراتب تشکیلاتی تغییر فاز دادند و بهعنوان اثرگذارترین و متنفذترین نیرو بین طیف اصولگرایان درآمدند. در واقع آنها دیگر گویی فقط از رهبران تشکیلاتی خود فرمان میبرند و گوششان چندان به اوامر و نواهی خارج از سلسلهمراتب تشکیلاتی بدهکار نیست. در حقیقت، همین نیرو، تمام تلاشهای ریشسفیدانه و پشتپرده سران اصولگرا و چهرههای متنفذ در دیگر ارگانها را برای کنارهگیری جلیلی به نفع قالیباف خنثی کرد و در نهایت هم این نیرو با حمایت قاطع خود از جلیلی، رأی او را به حدود سه برابر رأی قالیباف افزایش داد.