به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۳
کد خبر: ۶۲۳۳۲۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۳
گمانه‌زنی‌ها درباره هدف‌گذاری و برنامه حاکمیت برای انتخابات ۸ تیر بالا گرفته است؛

در امتداد «دولت معیار»؟!

در امتداد «دولت معیار»؟!
برای معرفی گزینه‌های جدی و قابل‌تامل، به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان و میانه‌روها منتظر اشارتی و اجازتی هستند؛ چراغ سبزی که به منزله دعوت از آنها باشد تا چهره‌های شاخص خود را به میدان بفرستند.
روزنو :

در امتداد «دولت معیار»؟!

محبوبه ولی:صبح فردا ثبت‌نام برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری آغاز خواهد شد. تا اینجای کار اصولگرایان با قدم‌های محکم‌تری پا روی فرش انتخابات گذاشته‌اند. دفتر سعید جلیلی به عنوان یک کاندیدای جدی و مطرح اصولگرایان که پیش از این نیز دو بار کاندیدای ریاست جمهوری بوده، تصمیم او برای ورود به گود رقابت چهاردهم را اعلام کرده است. 

شریان از مهرداد بذرپاش به عنوان گزینه اصلی رونمایی کرده است. زمزمه‌های ورود سعید محمد نیز شنیده شده است. گزینه‌های پرشمار دیگر نیز هستند که هنوز حضورشان قطعی نشده اما به سرتیتر اخبار آمده‌اند.  از زاکانی که شهردار تهران است تا شمخانی که پرحاشیه است؛ از فتاح که رئیس ستاد اجرایی فرمان امام است تا محسن رضایی همیشه در صحنه؛ فارغ از اینکه در پنج روز آینده برای ثبت نام به وزارت کشور بروند یا نروند، به عنوان گزینه‌های انتخابات، مطرح شده‌اند. 

از طیف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون نیز نام‌های متعددی به عنوان گزینه‌های بالقوه برای رفتن به پاستور شنیده می‌شود؛ با این تفاوت که اعتدالی‌ها و اصلاح‌طلبان با اطمینان کمتر و تردید و دودلی‌های بیشتر به استقبال انتخابات می‌روند و برداشتن گام‌های انتخاباتی خود را منوط به پاسخ این سوال کرده‌اند که اساسا «هسته سخت قدرت و حاکمیت چه برنامه‌ای برای انتخابات هشتم تیر دارد؟»

    آیا قرار است این انتخابات سرآغاز تغییر از رویکرد حاکمیت یکدست به سوی تنفس سیاسی باشد یا صرفا ریل‌گذاری برای تداوم دولت سیزدهم است؟ پاسخ به این سوال سرنوشت هشتم تیر را مشخص خواهد کرد

آیا قرار است این انتخابات سرآغاز تغییر از رویکرد حاکمیت یکدست به سوی تنفس سیاسی باشد یا صرفا ریل‌گذاری برای تداوم دولت سیزدهم است؟ پاسخ به این سوال سرنوشت هشتم تیر و چهار سال پس از آن را مشخص خواهد کرد. 

 

در امتداد «دولت معیار»!

کاندیداتوری محمد مخبر که اکنون در فقدان ابراهیم رئیسی، اداره دولت را در دست دارد، محتمل است. در دولت و در میان هواخواهانش تلاش‌ها بر این است که دولت بعدی نیز با همین کابینه و البته ناگزیر اندکی تغییرات، کارش را آغاز کند. مطلب دیروز روزنامه دولت، موید همین خواست است. 

روزنامه ایران دیروز در مطلبی انتقاد کرده از اینکه چرا از رئیسی صرفا به عنوان آدمی «خیلی خوب و صاف و ساده» یاد می‌کنند.

این روزنامه با بیان اینکه «رئیسی خوش‌قلب از عملکردش جدا نیست»، نوشته: «حتماً دولتش دولت معیار برای دولت‌های آینده خواهد بود، هم شیوه و روش شخصی رئیسی و هم رویکرد دولتش‌ معیار است و این را رهبری معظم انقلاب می‌خواهند.»

دولتی که ارگان مطبوعاتی‌اش آن را دولت معیار می‌خواند، اما به زعم بسیاری از سیاسیون، عملکرد قابل دفاعی در حوزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نداشته و اتفاقا با مرور کارنامه دولت سیزدهم، گروهی معتقدند که شکست حاکمیت یکدست و مشکلاتی که در پی آن برای کشور رخ داده، لاجرم باید حاکمیت را به این نقطه برساند که امکان تنفس در فضای سیاسی را فراهم کند.

آیا حاکمیت به این نقطه رسیده است؟ شواهد و نشانه‌ای که بتوان با استناد به آن پاسخ مثبت به این سوال داد، دیده نمی‌شود.  کمتر از سه ماه پیش انتخابات مجلس شورای اسلامی به همان کیفیت دوره قبل و حتی بی‌رمق‌تر و خموده‌تر برگزار و دیروز نیز محمدباقر قالیباف پس از ماه‌ها زد و بند سیاسی با مخالفانش، رئیس مجلس دوازدهم شد. 

ریاست دوباره او بر مجلس خود گواهی است بر تداوم وضع موجود؛ گواهی بر اینکه در قوه مقننه تغییر قابل‌توجهی رخ نداده و در مجلس دوازدهم، دَر بر همان پاشنه مجلس یازدهم خواهد چرخید.

    باید منتظر روزهای آینده ماند تا با اطمینان بیشتری از چهار سال پیش روی ایران سخن گفت؛ چهار سالی که هرچند برای پیش‌بینی زود است اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که قرار است در امتداد «دولت معیار»باشد!

در سه ماهی که از انتخابات مجلس می‌گذرد، اتفاق قابل اعتنایی رخ نداده که حاکمیت را به نقطه تجدیدنظر در رویکرد قبلی خود در باب حاکمیت یکدست رسانده باشد و نوید انتخاباتی متفاوت از انتخابات 1400 و 1402 را بدهد. 

 

 منتظر یک چراغ سبز پررنگ

همین شواهد پای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون را در تصمیم‌گیری برای چگونگی ورود به انتخابات سست و مردد کرده است؛ آنچنانکه منصور حقیقت‌پور از نزدیکان علی لاریجانی درباره کاندیداتوری او گفته است: «شواهدی از باز شدن فضا ندیده‌ایم و آقای لاریجانی نیز در حال بررسی است تا دوباره گزیده نشود!» در طیف اصلاح‌طلبان، چهره‌ای که به طور قطع خبر از ثبت‌نامش برای کاندیداتوری داده، مسعود پزشکیان است که آن هم گفته برای جلب مشارکت می‌آید؛ به تعبیری آمدنی که بیشتر به قصد مجلس‌گرم‌کنی است. 

برای معرفی گزینه‌های جدی و قابل‌تامل، به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان و میانه‌روها منتظر اشارتی و اجازتی هستند؛ چراغ سبزی که به منزله دعوت از آنها باشد تا چهره‌های شاخص خود را به میدان بفرستند. 

در نبود این چراغ سبز انتخابات هشتم تیر مانند انتخابات 1400، با یک کاندیدای اصلی اصولگرا، چند کاندیدای پوششی اصولگرا و یکی دو کاندیدای بی‌خطر اصلاح‌طلب برگزار خواهد شد تا نتیجه مطلوب از آن به دست آید. 

یکی از نزدیکان محسن مهرعلیزاده دیروز از آمادگی او برای کاندیداتوری در انتخابات خبر داد. او و عبدالناصر همتی در انتخابات 1400 کاندیداهای اصلاح‌طلب و میانه‌رو بودند؛ حضور آنها در گردونه رقابت‌ها اما در حالی بود که کاندیداهای دسته چندم جریان خود محسوب می‌شدند و چهره‌های شاخصی که امکان رأی‌آوری داشتند پشت سد شورای نگهبان جا ماندند.

    در نبود چراغ سبز به چهره‌های شاخص اعتدالیون و اصلاح‌طلبان برای کاندیداتوری، انتخابات هشتم تیر نیز مانند انتخابات 1400، با یک کاندیدای اصلی اصولگرا، چند کاندیدای پوششی اصولگرا و یکی دو کاندیدای بی‌خطر اصلاح‌طلب برگزار خواهد شد تا نتیجه مطلوب از آن به دست آید

با توجه به اینکه به نظر نمی‌رسد حاکمیت قصد تغییر ریل داشته باشد، فضای سیاسی خود را در معرض انتخاباتی به سبک و سیاق انتخابات 1400 می‌بیند.  با این حال علی آقازده، معاون حزب اعتدال و توسعه از جلسه دو ساعته واعظی، نوبخت و جنتی با علی لاریجانی خبر داده و گفته است که لاریجانی در صورت عبور از فضای 1400 مایل به ثبت‌نام است. 

خود لاریجانی که دیروز در مراسم افتتاحیه مجلس دوازدهم شرکت کرده بود، در حاشیه این مراسم، در پاسخ به سوالی در این باره اکتفا کرده است به اینکه بگوید: «ببینیم حالا!» برخی معتقدند که رهبری مایل است جفایی که سال 1400 در حق لاریجانی شد، جبران شود و از این جهت احتمال اینکه او برای ورود چراغ سبز بگیرد و ثبت‌نام کند، بالاست. این ایده اما با رویکرد تداوم دولت سیزدهم در تعارض است؛ چرا که با آمدن لاریجانی وزنه‌ای سنگین وارد رقابت‌های انتخاباتی خواهد شد و نتیجه را تغییر خواهد داد. 

گزینه دیگر میانه‌روها علی‌اکبر صالحی است. او نیز به عنوان تکنوکراتی سیاسی با آمدنش می‌تواند توازن کاندیداها را بر هم زده و مورد اجماع باشد؛ اما به نظر نمی‌رسد قصدی برای کاندیداتوری داشته باشد. از میان دیگر چهره‌ها، محمدجواد ظریف دیروز در مصاحبه‌ای گفت که قصد کاندیداتوری ندارد. 

 

شانس صفر 

در این میان شانس اصلاح‌طلبان از اعتدالیون هم کمتر است. کار برای اصلاح‌طلبان سخت و دشوار است. آنها هم به قول محمدصادق جوادی حصار نمی‌خواهند بازیکنی به میدان بفرستند که «ماهی‌صفت» باشد و از دستشان لیز بخورد و فردا روزی که زمانه و سیاست اقتضا کرد به آنها پشت کند و خطش را عوض کند و نه می‌دانند دست روی کدام اصلاح‌طلب با «دوز بالای اصلاح‌طلبی» بگذارند که شورای نگهبان تیغ دم گردنش نگذارد. 

هسته قدرت در بالادست مدت‌هاست دور اصلاح‌طلبی که «دوز بالای اصلاح‌طلبی» داشته باشد را خط کشیده و بیشترین سطح انعطافش از جنس سال 92 است که به حسن روحانی رضایت داد و اصلاح‌طلبان نیز ناگزیر پشت او ایستادند.

با وانفسای اقتصادی، سیاسی و التهابات اجتماعی در دولت روحانی اما فغان و فریاد وااسفا از اردوگاه اصلاحات بلند شد که اصلاح‌طلبی تمام اعتبار اندوخته خود را بر سر یک کاندیدای اجاره‌ای باخت. 

بنابراین بخشی از اصلاح‌طلبان اکنون تاکید و اصرار دارند که نباید اشتباه سال 92 را تکرار کنند و باید با کاندیدایی به میدان بیایند که شناسنامه و هویت تماما اصلاح‌طلبی داشته باشد. اما نه تنها اصلاح‌طلب رادیکال و تحول‌خواه شانسی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان ندارد، بلکه طیف وسیعی از اصلاح‌طلبان در این بی‌اقبالی، به ائتلاف با اعتدالیون و حتی اصولگرایان معتدل‌تر تن خواهند داد؛ آنچنانکه رأی آنها در انتخابات هیأت رئیسه دیروز مجلس بازی‌ساز شد و قالیباف را رئیس مجلس دوازدهم کرد. 

با تمام اینها باید منتظر روزهای آینده ماند تا با اطمینان بیشتری از چهار سال پیش روی ایران سخن گفت؛ چهار سالی که هرچند برای پیش‌بینی زود است اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که قرار است در امتداد «دولت معیار» باشد!

عکس روز
خبر های روز