به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۲
کد خبر: ۵۲۹۸۲۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۰۶ تير ۱۴۰۱

چرا گفت‌و‌گوی تلویزیونی رییسی، «مصاحبه» نیست؟

مهم‌ترین دستاورد حذف ارز ترجیحی از زبان رییس جمهوری این بود که خانوارهایی که تنها درآمد ماهانۀ آنان یارانه 46 هزار و 500 تومانی بود حالا بیشتر دریافت می‌کنند.
روزنو :

چرا گفت‌و‌گوی تلویزیونی رییسی، «مصاحبه» نیست؟

روز نو :مصاحبه باید مصاحبه باشد. حال آن که اینجا در واقع رییس جمهوری نه با دو خبرنگار که رو به دوربین صحبت می‌کند منتها برای این که بیننده خسته نشود و میزبان فرصت تأمل و تنفس داشته باشد دو نفر در مقابل می‌نشینند. شهرت غالب مصاحبه کننده اصلی هم گویندگی خبر است که متن‌های رسمی را می‌خواند. خبرنگار اما پرسش ذهن خود را مطرح می‌کند و هویت مستقل حرفه‌ای دارد و با گویندۀ اخبار متفاوت است.

اگر ششمین گفت‌و‌گوی تلویزیونی سید ابراهیم رییسی در شامگاه شنبه چهارم تیر 1401 با خبرنگاران مستقل انجام شده بود یا به همین مجریان و خبرنگاران صدا وسیما مجوز و اختیار داده بودند، می‌توانست پر از نکات جذاب و قابل تأمل و تفسیر باشد اما مشخص است که قصد پرسش به معنی مصطلح حرفه‌ای در میان نبود.

مراد از مستقل مطلقا این نیست که خبرنگار چارچوب و دیدگاه شخصی نداشته باشد و ملاحظات رسانۀ متبوع را در نظر نگیرد. مصاحبه اما باید مصاحبه باشد. اصل در مصاحبه این است که مخاطب و بیننده حین برنامه و در پایان آن لذت ببرد. در صدا و سیما البته اصل بر رضایت مدیر بالادستی است با این بیم که توبیخ نشوند و این شغل را از دست ندهند. کمترین کاری که می‌توانستند انجام دهند این بود که در میانه یا پایان برنامه چند پرسش از واکنش های مردمی را که قاعدتا دریافت کرده بودند با رییس «دولت مردمی» در میان گذارند.

این اتفاق نمی‌افتد چون در این قالب خاص در واقع رییس جمهوری نه با آنها که رو به‌دوربین صحبت می‌کند منتها برای این که بیننده خسته نشود و میزبان فرصت تأمل و تنفس داشته باشد آن دو مقابل او می‌نشینند.

خبرنگار مستقل مثلا می‌توانست بپرسد «در 11 اسفند 1400 دستور دادید ظرف 6 ماه مدیریت دو خودروساز بزرگ به بخش غیر دولتی واگذار شود. اکنون 4 ماه می‌گذرد و اقدامی صورت نپذیرفته است. آیا طی دو ماه آینده شاهد این اتفاق بزرگ خواهیم بود و مراد از بخش غیر دولتی چیست؟ بخش خصوصی یا بنیادها یا تعاونی‌ها؟».

چرا گفت‌و‌گوی تلویزیونی رییسی، «مصاحبه» نیست؟ البته چنین سؤالی مطرح نشد چرا که واگذاری دو شرکت بزرگ خودروساز به بخش غیر دولتی کار ساده‌ای نیست و مشخص نیست چگونه قرار است انجام شود و بر اساس کدام قانون؟ در فرمان 8 ماده‌ای خودرویی 11 اسفند موارد دیگر هم بود که خبرنگار مستقل می‌توانست متن را از رو بخواند و بپرسد چه شد و البته نخواندند و نپرسیدند.

یا هنگامی که آقای رئیسی با قاطعیت تأکید کرد «3 قلم کالا- نان، بنزین و دارو- گران نخواهد شد»، خبرنگار مستقل می‌توانست بگوید چه شد که از گزارۀ «‌فقط 4 قلم کالا- آرد، مرغ، تخم مرغ و روغن- با حذف ارز 4200 تومانی گران می‌شود» رسیدیم به «سه قلم کالا- نان، بنزین و دارو» گران نخواهد شد» که اذعان به افزایش قیمت تمام کالاهای دیگر است.

مهم‌ترین دستاورد حذف ارز ترجیحی از زبان رییس جمهوری این بود که خانوارهایی که تنها درآمد ماهانۀ آنان یارانه 46 هزار و 500 تومانی بود حالا بیشتر دریافت می‌کنند. خبرنگار مستقل می‌توانست با تلمیحی -که موجب دریافت تذکر یا کسر حقوق یا اخراج هم نشود -بپرسد یعنی از جیب «ما»ی طبقۀ متوسط در جیب دیگرانِ گرفتار فقر مطلق؟! ( بر سر واژه‌های تلمیح یا تملیح البته اختلاف است و دومی با نمک نسبت دارد!)

همچنین وقتی تعبیر «جنگ اوکراین» را نه در توجیه افزایش قیمت مواد غذایی به کار برد باز خبرنگار مستقل می‌توانست در جملۀ معترضه‌ای بگوید: شما نه از تعبیر "تجاوز نظامی روسیه به اوکراین" استفاده می‌کنید که ادبیات غالب است و نه عبارت «عملیات ویژۀ نظامی روسیه در اوکراین» که خود روس‌ها به کار می‌برند. «جنگ اوکراین» اما خنثی است چون هر جنگی دو طرف دارد. خودشان که با خودشان نمی‌جنگند! پاسخ آقای رئیسی البته قابل حدس بود چون احتمالا می‌گفت: "ما با هر جنگی مخالفیم. مایل‌ایم این جنگ هم زودتر تمام شود اما در نظر داشته باشید ریشۀ جنگ توسعه‌طلبی ناتوست و عامل اصلی را نباید فراموش کنیم."

اما اگر با خبرنگار صمیمی بود و موقع خاموش بودن دوربین و میکروفون و نه در برنامه البته می‌توانست بگوید: ما هم فکر نمی‌کردیم این جنگ تا حالا 4 ماه طول بکشد. خیال می‌کردیم یک هفته‌ای تمام می‌شود و دولت مورد نظر کرملین جای زلینسکی را می‌گیرد ولی خوب می‌بینید ادامه پیدا کرده و دود آن به چشم ما هم رفته به خاطر افزایش قیمت مواد خوراکی در جهان و خصوصا غلات.

نکتۀ بارز این گفت‌و‌گو یا گزارش تلویزیونی ادعای آقای رییسی دربارۀ تورم 60 درصدی هنگام تحویل دولت در سال قبل بود. این در حالی است که در هیچ یک از آمارهای رسمی بانک مرکزی چنین عددی اعلام نشده و خود آقای رییسی هم در هر 5 گفت‌و‌گوی قبلی چنین عددی نداده بود و می‌گفت مایل نیست به گذشته اشاره کند و تنها از پرداخت ماهانه 10 هزار میلیارد تومان بابت تعهدات قبل سخن می‌گفت.

ادعای تورم 60 درصدی حین تحویل دولت را می‌توان به دو دلیل دانست:

نخست این که در هر گزارش به عدد 700 قربانی کرونا در اوج آن اشاره می‌شد و این که با واردات واکسن تلفات کم شد و تکرار آن با توجه به پایان بحران در جهان لطفی نداشت. دوم این که با عدد 60 درصد تورم 50 درصدی را شاید بتوان توجیه کرد.


اصطلاحی که آقای رئیسی در هر گزارش تکرار می‌کند «صادق‌الوعد» است و البته غالبا وقتی مطرح می‌شود که صحبت از وعدۀ 4 میلیون مسکن در چهار سال باشد که سالانۀ آن یک میلیون مسکن می‌شود و چون در یک سال اول تحقق نیافته و سراغ آن را می‌گیرند با تأکید بر صادق الوعدی مجموعاً و به پایان 4 سال موکول می‌شود.

از کارمندان صدا وسیما نمی‌توان انتظار داشت در طرح پرسش، آزاد باشند زیرا در گفت‌و‌گو با حسن روحانی‌یی که بنای صدا وسیما بر همراهی با دولت او نبود هم به خاطر ملاحظات سیاسی و امنیتی و بین‌المللی و جایگاه ریاست جمهوری ملاحظات و محظورات و نه محذوراتی داشتند چه رسد به این دولت که صدا و سیما به تریبون آن بدل شده است.

اما می‌توان انتظار داشت که بپرسد وزیر کار استعفا کرد یا برکنار شد یا آیا کنار گذاشتن او به معنی واقع‌گرا شدن دولت و دور شدن از شعار با متهم کردن مدیران گذشته است یا چرا دولت مردمی از درون یک وزارتخانه با این همه کارشناس خبره وزیری انتخاب نمی‌کند؟

این سؤالات مطرح نشد چون این قالب، مصاحبه نیست و با هیچ یک از تعاریف فنی مصاحبه که به زیبایی در یکی از مقالات کتاب «یادداشت های 5 ساله- گابریل گارسیا مارکز» توضیح داده شده منطبق نیست.

یک گزارش تلویزیونی است که رییس جمهوری رو به دوربین با مردم صحبت می کند منتها به جای آن که در صحنه تنها فیلم بردار و صدا بردار و مأمور تدارکات و دیگر عوامل حاضر باشند – که نمی بینیم شان- دو نفر هم مواردی را طرح می کنند و آنها را می‌بینیم.

مصاحبه، البته بازجویی هم نیست. شیوه‌ای که برخی انتخاب می‌کنند و پیداست که گفت‌و‌گوی رسمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با رییس جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند چنین باشد چون قرار نیست مصاحبه کننده ژست برنده بگیرد. در همان فرم شبه بازجویی و بیرون صدا وسیما هم باید مراقب بود طرف، زده نشود و سؤال چالشی به گونه‌ای نباشد که شخص را از ادامۀ گفت‌و‌گو منصرف کند. ( پیش‌تر در یادداشتی از گفت‌و‌گوی حرفه‌ای رضا خجسته رحیمی سردبیر مجلۀ اندیشه پویا با محمود احمدی‌نژاد به عنوان یک نمونۀ حرفه ای و موفق یاد کردم که دُز چالش آن در عین حال چنان هم نبود که رییس جمهوری پیشین ایران در میانۀ گفت‌و‌گو برخیزد و ترک کندو تا پایان ادامه یافت).

بازجویی نباید باشد که با رییس جمهوری مستقر و همسو با صدا وسیما نمی تواند هم باشد اما به معنی تعارفات به جای سؤالات و صحنه آرایی و سؤالات قابل حدس بدون استخراج پرسش از پاسخ طرف مقابل یا قیاس با گفته‌های قبلی او -که با یک جست و جوی ساده در دست‌رس است -هم نیست.


با این اوصاف بهتر آن است که تصور کنیم ابراهیم رییسی رو به دوربین و مستقیم با مردم سخن می‌گوید چرا که وقتی قرار نباشد از دل سؤال قبلی پرسشی طرح یا به سؤالات و نکات کارشناسی دیگران ارجاع و استناد شود این برنامه، هرچه باشد مصاحبه نیست.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز