به روز شده در: ۰۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۰
کد خبر: ۶۷۸۱۹۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۰۵ اسفند ۱۴۰۳
واکاوی روند ورود و رقابت درون‌گروهی اصولگرایان در انتخابات شورای شهر ۱۴۰۴

سیاسی بازی با مدیریت شهری

روزنو :سعید جلیلی را بسیاری با این تفکر به یاد می‌آورند که او به کمتر از بالاترین مقام اجرایی کشور راضی نبوده است و یکی از دلخوری حامیان مرحوم رئیسی از او نیز همان نپذیرقتن هیچ مقام و مسئولیتی در دولت سیزدهم بود.

سیاسی بازی با مدیریت شهری

پس از روزها اما و اگر و تلاش گسترده اعضای شوراها در سراسر کشور، بالاخره زمان قطعی انتخابات شوراها برای خرداد سال 1404 تعیین شد و به این ترتیب این انتخابات بدون تاخیر چند ساله که شاید امید بخشی از شهرداران در کشور نیز بود در خرداد سال آینده برگزار خواهد شد و مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم نهایی خود در این باره را صادر کرد و طی مکاتبه‌ای با شورای نگهبان، تعویق انتخابات شوراهای شهر و روستا را خلاف اصول سیاست‌های کلی نظام دانست و درخواست تعویق رد و شد. این بدان معناست که هفتمین دوره انتخابات شورای شهر خرداد ماه ۱۴۰۴ برگزار می‌شود.

حواشی سیاسی -جناحی انتخابات شوراها 

انتخابات شوراها البته از جهات مختلف دارای اهمیت ویژه است و از جمله یکی همین که کنترل وضعیت سیاسی و اقتصادی شهر می‌تواند در دست جناح یا تفکر خاصی قرار بگیرد و این مساله در کلان شهرهای ایران همچون تهران، مشهد، شیراز، اصفهان و ... اهمیت بیشتری نیز دارد. مساله در این بین تنها تغییر بافت شهری در راستای یک تفکر خاص نیست، بلکه کنترل افکار عمومی شهروندان یک شهر با سلطه بر مفاهیم اجتماعی نیز به صورت ناگزیر رخ خواهد داد.

از سوی دیگر مساله درآمدهای شهری، تعیین بودجه‌های خاص برای بخش‌های مختلف در راستای سیاست‌ورزی جناح پیروز در انتخابات شهر را نباید دستکم گرفت و یا نادیده انگاشت.

در چنین شرایطی که ابعاد اهمیت انتخابات شورای شهر حالا بیش از همیشه روشن شده است؛ به نظر می‌رسد با انتشار خبر ورود سعید جلیلی، رقیب انتخاباتی پزشکیان در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری سال 1403 و همچنین دبیر سابق شورایعالی امنیت ملی، به رقابت‌های انتخابات شورای شهر تهران، بازی قدرت در درون جناح‌های اصولگرا نیز وارد فاز جدیدی شده است.

باید تاکید داشت که این ورود پرحاشیه نه تنها می‌تواند معادلات درون‌جناحی را تغییر دهد، بلکه تأثیر قابل‌توجهی بر رقابت دو جناح اصلی کشور یعنی طیف موسوم به اصولگرایان و اصلاح طلبان نیز خواهد داشت و به نظر می‌رسد اکنون حتی جناح اصولگرا در آستانه انتخابات شورای شهر تهران در سه جریان اصلی ظهور و بروز یافته است.

سعید جلیلی را بسیاری با این تفکر به یاد می‌آورند که او به کمتر از بالاترین مقام اجرایی کشور راضی نبوده است و یکی از دلخوری حامیان مرحوم رئیسی از او نیز همان نپذیرقتن هیچ مقام و مسئولیتی در دولت سیزدهم بود.

برخی از هم‌جناحی‌های منتقد جلیلی نیز  همواره تاکید داشته‌اند که او ابدا علاقه‌ای به کسب تجربه در هیچ رکن دیگری بجز ریاست دولت نداشته و این مساله را از دلایل ضعف او نیز می‌دانند.

پرچمدار انقلابی‌گری این بار در بازی شهری

جلیلی، با سابقه‌ای طولانی در نهادهای امنیتی و سیاست خارجی، خود را به عنوان نماینده جریان «انقلابی‌گری اصیل» معرفی می‌کند. پایگاه حمایتی او برخی از نهادها و بخشی از بدنه سنتی اصولگرایان و بخش قابل‌توجهی از عدالت‌خواهان هستندو شعارهایش، بر عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد و تقویت اقتصاد مقاومتی تمرکز دارند.

کافی است نگاهی به تعداد سخنرانی‌های او از مهرماه سال جاری تا اولین روز اسفند بیندازید و روند رشد تصاعدی مشهود آن را مشاهده کنید. او بیش از قبل سخنرانی می‌کند و در محافل مختلف برای بیان دیدگاه‌ها و بعضا خط و نشان‌های خود حاضر می‌شود. افزایش این تحرکات البته تنها مختص به خود او نیست. حلقه سعید جلیلی از مجلس تا فضای مجازی همگام و همصدا با او ‌هایپراکتیو شده‌اند.

افزایش تحرکات جریان جلیلی و به نوعی حلقه اطرافش و پایداری‌‌ها را به نظر باید در ظرف زمانی نزدیکی به  انتخابات شورا‌های شهر و روستا واکاوی و بررسی کرد. حلقه سعید و وحیدجلیلی (برادر قدرتمند او در صداوسیما) گویا این بار تصمیم دارند تا با یک کار تیمی از صداوسیما تا مجلس و از سخنرانی تا فضای مجازی و از لایه‌های پیدای سیاست‌ورزی تا اتاق‌های پنهان آن را در دستور کار خود قرار دهند و در این بین نیز دورخیز کاملی برای رسیدن به شورای‌های اسلامی شهر و روستا داشته باشند تا مگر این نهاد بتواند قفل بسته رای‌آوری سعید جلیلی را بالاخره باز کند و او را برای دوره بعد به ساختمان پاستور بفرستد، به خصوص شایعه عجیب درباره عدم کاندیداتوری مسعود پزشکیان برای انتخابات ریاست جمهوری 1407 در حال دست به دست شدن است و احتمالا جریان همیشه بازنده سعید جلیلی بیشتر از قبل اکنون چشم به انتخابات آتی دوخته باشد و به نظر می‌رسد این بار جلیلی می‌خواهد با شعارهای مردمی و انتقاد از عملکرد گذشته، شانس خود را در مدیریت شهری بیازماید و خود را به عنوان مرد شماره یک مدیریت شهری در سال 1404 معرفی کند.

 البته او با چالشی جدی در این بین رو به رو است و یکی این که در مدیریت شهری و شاید همه مدیریت‌های اجرایی دارای فقدان هرگونه تجربه است و همین نیز می‌تواند او را به شدت در برابر سایر رقبا آسیب‌پذیر کند به خصوص که دستکم دو رقیب اصلی از جناح خودش یعنی محمدباقر قالیباف سال‌‌ها تجربه مدیریت شهری و اجرایی دارد و رقیب دیگر یعنی زاکانی که خودش و اطرافیانش تلاش کردند انتخابات شورا را به زمان دورتری موکول کنند؛ اکنون فرصت مانور در مدیریت شهری تهران را حتما بیش از سعید جلیلی خواهند داشت.

    تحرکات تازه و ورود احتمالی سعید جلیلی به انتخابات شورای شهر تهران، اما معادلات درون جناح اصولگرا را دستخوش تغییر خواهد کرد. چنانچه برخی معتقدند این حرکت نه تنها رقابت میان جریان‌های اصلی اصولگرا و جلیلی، زاکانی و قالیباف را تشدید می‌کند، بلکه می‌تواند به شکل‌گیری ائتلاف‌های جدید یا شکاف‌های عمیق‌تر در این جناح بینجامد

رقابت منهای رفاقت جناحی در مسیر سنگلاخی پاستور 

مساله اینجاست که تحرکات تازه و ورود احتمالی سعید جلیلی به انتخابات شورای شهر تهران، اما معادلات درون جناح اصولگرا را دستخوش تغییر خواهد کرد. چنانچه برخی معتقدند این حرکت نه تنها رقابت میان جریان‌های اصلی اصولگرا و جلیلی، زاکانی و قالیباف را تشدید می‌کند، بلکه می‌تواند به شکل‌گیری ائتلاف‌های جدید یا شکاف‌های عمیق‌تر در این جناح بینجامد.

باید توجه داشت که زاکانی در روزهای اخیر برای برگزاری کنگره موتلفه اسلامی تقریبا در شهر تهران سنگ تمام گذاشته بود و بسیاری این رفتار او را به وقوع ائتلافی تازه تشبیه کرده بودند. 

علیرضا زاکانی که او نیز کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود و از رقبای مسعود پزشکیان در تعریف خود را بیشتر به پایداری و طیف سعید جلیلی نزدیک می‌کرد؛ اما بسیاری اکنون خبر از توافق نانوشته‌ای میان شهردار فعلی تهران و اصولگرایان سنتی‌تر چون موتلفه نیز می‌دهند؛ توافقی که می‌تواند باز به دگرگونی بیشتر میان اصولگرایان منجر شود.

قالیباف، سودای مدیریت شهری

 یا داوری دور از زمین؟

 در این بین اما حملات روزهای اخیر طیف نزدیک به سعید جلیلی به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس و شهردار سابق تهران، را نیز نباید نادیده گرفت. قالیاباف هنوز نفوذ قابل‌توجهی در بدنه اصولگرایان و همچنین در بدنه شهرداری تهران دارد. او دستکم برای 12 سال سکاندار شهر تهران بوده و حتی از شورای شهر نزدیک به اصولگرایان نیز رای اعتماد گرفته است.

همچنین  پایگاه حمایتی قالیباف در سال‌های اخیر، گسترده‌تر شده است. او حمایت بخش زیادی از پرسنل شهرداری را با خود دارد و در دولت پزشکیان موفق شد نفوذ قابل‌توجهی در چیدمان مناصب دولت نیز پیدا کند، به‌طوری‌که بسیاری او را برنده شعار وفاق دولت دانسته‌اند.

قالیباف همچنین در میان لایه‌های مختلف اصولگرایان حامیان خود را دارد و به نظر می‌رسد تیم او با شعار تمرکز بر تجربه مدیریتی و وعده ثبات در شورای شهر و دستاوردمحوری وارد رقابت خواهند شد و شاید این بار او تلاش کند همچون نفوذ در دولت که از طریق ورود یاران نزدیکش به ارکان آن بود، دستکم یکی از یاران باتجربه خود در حوزه شهری را در ریاست شورای شهر تهران و یا حتی شهرداری ببیند.

    انتخابات شوراها از جهات مختلف دارای اهمیت ویژه است و از جمله یکی همین که کنترل وضعیت سیاسی و اقتصادی شهر می‌تواند در دست جناح یا تفکر خاصی قرار بگیرد و این مساله در کلان شهرهای ایران همچون تهران، مشهد، شیراز، اصفهان و... اهمیت بیشتری نیز دارد

با این تحلیل شاید بتوان حملات سنگین روزهای اخیر طیف پایداری- جلیلی به او را بهتر و بیشتر درک کرد. به نظر می‌رسد چه حلقه نزدیک به زاکانی و چه نزدیکان سعید جلیلی ترجیح می‌دهند قالیباف را تنها داوری در کنار زمین این بازی ببینند نه بازی‌ساز و یا مربی که در حال چیدن زمین است.

البته که قالیباف نیز همواره در سودای ریاست جمهوری بوده و او با توجه به سنش همچنان گوشه چشمی به انتخابات ریاست جمهوری سال 1407 نیز خواهد داشت و شاید همین نیز انگیزه‌ای برایش باشد که نه فقط در شورای شهر تهران بلکه در شورای شهر کلان شهرهای دیگر ایران همچون مشهد که زادگاه اوست، طیف نزدیکانش را در اریکه قدرت ببیند.

اکنون دیگر افزایش تحرکات تیم جلیلی حتی در فضای مجازی علیه رئیس مجلس و بعد از سخنرانی او  پیرامون راهبرد عدم مذاکره با دولت فعلی آمریکا شاید چندان عجیب نباشد. اظهاراتی این گونه که قالیباف در جبهه انقلاب از جلیلی عقب‌تر است و نظراتی از این دست شاید تلاشی است علیه رئیس مجلسی که رای‌دهندگان اصلی به او و اعضای ستادش حاضر نشدند بعد از حذفش در دور دوم انتخابات از سعید جلیلی حمایت کنند.

زاکانی ایستاده در دفاع آخر بهشت

در این بین اما بازی علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران، هر چند شاید چنان قالیباف و جلیلی در زمین شورای شهرهای کشور نباشد(آن چه در حلقه سعید جلیلی مشهود است) اما دستکم تلاش می‌کند جایگاه خود را در شهرداری تهران حفظ کند و این مستلزم به دست آوردن شورای شهر تهران به عنوان سیاسی‌ترین شورای شهر کشور است.

زاکانی با وجود انتقادات گسترده نسبت به عملکردش در مدیریت شهری اما هنوز حمایت بخشی از اصولگرایان را با خود همراه دارد. 

پایگاه حمایتی آن‌‌ها  نیز بیشتر سیاسی است و علاوه بر برخی از نهادها، بخشی از بدنه سنتی اصولگرایان و حلقه‌های نزدیک به شهرداری است که در سه سال اخیر شکل گرفته‌اند. مساله اما اینجاست که نارضایتی در شهر از شهردار فعلی اکنون چنان جدی است که زاکانی اگر نتواند اعتماد مردم را جلب کند، حتی حمایت اصولگرایان هم نمی‌تواند او را نجات دهد.

رقابت اصلی در شوراهای شهر در میان اصولگرایان می‌تواند به ترکیبی از رقابت بر سر رهبری جناح اصولگرا و جذب حمایت نهادهای قدرتمند تبدیل شود اما در این بین اصلاح‌طلبان کجا بازی خواهند کرد؟ این جریان پایگاه رای سنتی ندارند و برای ورود به این بازی نیازمند آرای مردمی هستند و شاید این رقابت پیچیده درون اصولگرایان در ترکیب با ضعف‌های جدی شورای شهر ششم در تهران و به خصوص دوران ضعیف زاکانی به کمک آنان بیاید. با تشدید رقابت در درون اصولگرایان که به نظر می‌رسد بعید باشد این بار هیچ کدام برای دیگری انصراف بدهند، امکان پراکندگی آرا حتما بیشتر می‌شود و شاید این تنها فرصتی باشد که اصلاح‌طلبان گل طلایی خود را در شوراهای شهر بتوانند به ثمر برسانند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز