چشم مخالفان دولت به مدیریت میانی
همدلی| با رای اعتماد مجلس به کابینه پزشکیان و انتصاب تدریجی برخی دیگر از مدیران عالی دولت، تغییر و تحولات به انتخاب مدیران میانی کشور، به ویژه در سطح استانها رسیدهاست.
اگرچه انتخاب برخی از وزرای دولت از سوی پزشکیان که نسبتی با گفتمان دولت وفاق ملی نداشتند وبلکه وابستگیشان به رقبای پزشکیان در انتخابات نیز بیشتر بوده، در زمان بررسی کابینه، مورد انتقاد برخی از هواداران دولت و رای دهندگان به پزشکیان بوده است، اما ظاهرا این وضعیت در نحوه انتخاب ومصادیق انتخابی مدیران میانی دولت، از جمله استاندارها بیشتر از قبل وجود دارد.
هشدار فعالان استانی به پزشکیان
همین دیروز جمعی از احزاب اصلاحطلب و مسئولان ستادهای تبلیغاتی مسعود پزشکیان در استان اصفهان با انتشار نامهای به رئیس جمهور نسبت به انتخاب استانداری غیرهمسو با دولت و حتی همسو با مخالفان دولت به او هشدار دادند. در بخشی از نامه امده است: احتراما اینجانبان جمعی از اعضای فعال در ارکان ستاد انتخاباتی حضرتعالی در انتخابات که بیش از یک ماه فعالیت شبانهروزی برای ایران و برای اصفهان آنهم با وعدهی ایجاد دولت عدالت ، انصاف و وفاق ملی تعداد قابل توجهی از مردمی که هیچ میل و رغبتی به حضور در پای صندوقهای رای نداشتند را مجاب به مشارکت فعال کردیم، متاسفیم که با وجود اخبار متعددی که در خصوص سکانداران آتی استانمان به گوش میرسد اعلام نماییم، دولتمردان منتسب به جنابعالی در پایتخت با پیچیده ساختن فرآیند انتخاب ارشدترین عضو دولت در استانِ پر چالشی چون اصفهان و با طی نمودن راهی عجیب و غریب در فرایند آنتخاب استاندار ، فضایی را فراهم آوردند تا امروزه روز مخالفان قسم خورده جریان پیروز در انتخابات، طلبکار دولت و جریانهای همسو با آن شده و کار به جایی رسد که حتی در تریبونهای رسمی و غیررسمی علاوه بر بیان خواستههای سهمخواهانه، خط و نشانها برای جریان اکثریت پیروز در انتخابات بکشند.
در ادامه این نامه آمده است: این در حالی است که در صورت عدم انتصاب استاندار همسو و همجهت با شعارهای انتخاباتی مبلغان اصلی کمپین انتخاباتی شما، مسئولیت انتخاب این افراد در استان، تماما بر عهده شخص حضرتعالی بوده و قاعدتا پاسخگویی به مردم نسبت به عملکرد دولتمردان در استان نیز بر عهده همان مجامع و اشخاصی میباشد که گزینه مقابل رای اکثریت را به مردم مظلوم اصفهان تحمیل نمودند.
امید به تحول وزرای متفاوت
در همین ارتباط خبرآنلاین نوشت که فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای راهبری دولت چهاردهم با اشاره به مواضع اصلاحطلبان درباره استانداران و انتقادات از انتخاب وزیر کشور توسط پزشکیان گفت:«دوستان ما برای این نگران هستند که وزارت کشور مسئولیت تحقق بسیاری از وعدههای اجتماعی و مدنی و سیاسی آقای رئیس جمهور را عهدهدار است. امیدوارم پیشبینی احمد زیدآبادی درست در بیاید که گفته بود وقتی محمد شریعتمداری وزیر بازرگانی محمد خاتمی شد، خیلیها معترض بودند. ولی در پایان کار، محمد شریعتمداری تبدیل به یکی از موثر ترین وزرای محمد خاتمی شد. چه بسا در پایان این کار به این نتیجه برسیم که انتخاب آقای اسکندر مومنی انتخاب بدی نبوده است. این به نحوه تعامل او برمیگردد.»
پزشکیان در انتخابات استانداران حساس باشد
وی با بیان اینکه ولی آقای پزشکیان است که باید حساسیت داشته باشد که چه استانداری برای استانها انتخاب میشود، گفت:«در استانها بود که مسعود پزشکیان رأی آورد. استاندار بر اساس مصوبه هیئت وزیران هیچ مدیر کلی بدون تایید و پذیرش استاندار نمیتواند در استان برود. فرض کنید شمای استاندار، از جناح مقابل یا مخالف دولت بیاورید که هویت و شناسنامه سیاسیاش مخالف دولت است. شما همه طرفدارانتان را ناامید میکنید.»
فیاض زاهد تاکید کرد: آقای دنیامالی را میشود پذیرفت که عضو کابینه و دولت شده است. ولی اگر استانداری را بگذارید که مخالف رئیس جمهور بوده است و در آنجا نیروهای سیاسی مورد حمایت خود را مورد تحقیر قرار دهید، این به نظرم یک خطای سیاسی راهبردی است. درمورد حوزههای تخصصی چنین نظری ندارم. درمورد وزارت بهداشت، راهسازی یا حوزههای تخصصی و تکنوکراسی، میتوانید یک آدم سالم که دزد نباشد و دوما کارش را بلد باشد میتوانید استفاده کنید.»
حوزه سیاسی را نباید به رقیب واگذار کرد
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت:«ولی در حوزههای سیاسی، در همه جای دنیا احزابی که رأی میآورند و شخصیتی که رأی میآورد حوزه سیاسی را به رقیبش واگذار نمیکند. چون آقای پزشکیان به صورت معمول برای چهار سال بعد هم انتظار دارد که از سوی حامیانش مورد حمایت قرار بگیرد. حامیان او، او را تنها نگذاشتهاند و انتظارشان این است که مسعود پزشکیان هم آنها را تنها نگذارد.»
چشم بازندهها به شعار وفاق
پایگاه تحلیلی نامهنیوز نیز به این موضوع پرداخت و نوشت:از همان وقتی که مسعود پزشکیان شورای راهبری را تشکیل داد و کار چینش کابینه را شروع کرد، تا همین حالا به خاط انتصابات خود زیر سوال و مورد نقد است. اصلاحطلبان و حامیان دولت که به او رای دادهاند انتظار انتخابهای جسورانهتری را داشتند و از دادن برخی کرسیها به نیروهای طیف رقیب گلایه میکنند. در مقابل جریان بازنده در انتخابات که باورش نشده باخته و دل به شعار وفاق ملی خوش کرده، تمام تلاش خود را به کار گرفته تا برخی دستگاهها و نهادها و حتی در سطوح پایینتر مدیریتی در دولت نفوذ کند و عملا کار را دست بگیرد! هر دو طیف نیز صدای انتقادشان نسبت به دولت بلند است و دائما در حال گلهگذاری هستند.
وفاق جاده یکطرفه نیست
این سایت با اشاره به مواضع دو چهره اصلاح طلب واصولگرا در این باره نوشت: توییتهایی که اخیر آذر منصوری و محمد مهاجری نوشتهاند مصداق این مدعا است. آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات که پیشتر هم انتقادات را در جریان چینش کابینه بیان کرده بود، در شبکه اجتماعی ایکس نوشته: «وفاق ملی به معنی تبدیل دولت به شرکت سهامی خاص و ممانعت از تحقق خواست مردم نیست. نام این جاده یک طرفه هر چه هست وفاق نیست. مکرر گفته ایم؛ مقدمه هر نوع وفاقی رسیدن به درک مشترک از مسائل و بحرانهای امروز ایران و توافق روی راه حل هاست. لازمه این اتفاق مبارک نیز گفتگوی ملی است.»
محمد مهاجری فعال رسانهای که همچنان خودش در طیف اصولگرایی تعریف میکند، نیز نوشته: «برخی انتصابات در سطوح میانی دولت چهاردهم عملا زین کردن اسب تروآ برای نفوذیهاست. این اسبها را سر بزنگاه حتی علیه شخص آقای پزشکیان، بهکار خواهند گرفت و به ریش شعار وفاق ملی هم خواهند خندید. این نوشتم تا بماند یادگار.»
پزشکیان فرصت زیادی ندارد
این هشدارها به دولت درحالی داده میشود و افزایش یافته که برخی تحلیلگران و رسانهها معتقدند که دولت پزشکیان فرصت زیادی برای پاسخگویی به مطالبات و تحقق وعدههای خود ندارد. این رویه انتصابات، مشکلات داخلی گسترده در حوزههای مختلف، مانع تراشی طیف رقیب و این حجم از تحولات در منطقه که برای دولت چهاردهم قوز بالای قوز شده اما امید چندانی به موفقیت دولت پزشکیان باقی نمیگذارد. این اما به معنی قطع امید و قطع حمایت از دولت نیست. باید منتظر ماند و دید که پزشکیان و همکارانش در دولت چه راهکاری مییابند.
تفسیر سهمخواهانه از وفاق ملی
در این میان برخی طیفهای سیاسی که با استفاده از شعار وفاق ملی قصد دارند، نیروهای خود را به بدنه اجرایی کشور، به خصوص در مدیریت میانی کشور تزریق کنند، عملا هیچ گونه تغییری که نشان دهنده میل به طرف گفتمان وفاق ملی باشد، از خود نشان نمیدهند و بلکه پیاده نظام رسانهای آنان از هیچ تلاشی در تضعیف دولت و شخص رئیس جمهور دریغ نمیکنند. به نظر میرسد که این گروهها تنها معنایی که از وفاق ملی برای خود تعریف کردهاند، این است که رئیس جمهور باید سهمی به آنان بدهد تا وفاق ملی ادعاییاش معنا پیدا کند و بس.
در حقیقت این گروهها وفاق ملی را نوعی سهمدهی رئیس جمهور به گروههای سیاسی کشور میدانند. موضوعی که برای فعالان سیاسی همسو با رئیس جمهور در استانها، معنای شفافتری دارد. از نظر این فعالان اختصاص مدیریت استانها به افرادی از اردوگاه رقیب، خروج مدیریت آن منطقه از زیر نظر رئیس جمهور و تبدیل شدن آن به حیاط خلوت مخالفان دولت است.