ایرانیان از روسیه بیزارند/ بیزاری ایرانیان از تجارب تاریخی با روس ها نباید مانع جوانب سیاسی شود
ایرانیان از روسیه بیزارند. این بیزاری در دل من که بیشتر از تاریخ و بلاهایی که روسیه بر سر ایران آورده می دانم، جدی تر است، اما این وضعیت مانع از آن نمی شود که چشم بر حقایق و مصالح کشور ببندم.
ستاره صبح، فائزه صدر: دالان زنگزور مرز میان ایران و ارمنستان به شمار میرود که کوتاهترین مسیر اتصال ایران به اروپا است. این گذرگاه، با طرحی به عنوان مسیر ارتباطی آذربایجان به نخجوان معرفی شده است. ایران این پروژه را به معنی تغییری ژئوپلیتیک در منطقه میداند. علاوه بر آذربایجان، روسیه نیز وارد این بازی شده و اظهاراتی داشته که خلاف راهبرد تهران است. ستاره صبح در گفتوگو با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین به بررسی این موضوع و نقش روسیه در این ماجرا پرداخته که در ادامه میخوانید:
رسانهها اخبار مربوط به کریدور زنگزور را با تیترهایی مشابه «روسیه بار دیگر ایران را فروخت» منتشر کردند. آیا ایران بار دیگر در تله روسها گرفتار شده است؟
متأسفانه من در این مورد به محتواهایی که منتشر میشود اعتماد ندارم، چون متوجهام که میخواهند مردم را به هیجان بیاورند. ایرانیان از روسیه بیزارند. این بیزاری در دل من که بیشتر از تاریخ و بلاهایی که روسیه بر سر ایران آورده میدانم، جدی تر است، اما این وضعیت مانع از آن نمیشود که چشم بر حقایق و مصالح کشور ببندم.
من طرفدار روابط مناسب ایران و روسیه هستم، چون روسیه کشورها مهمی است. چنانچه حاکمیت روسیه لیاقت داشت، قاعدتا باید بعد از آمریکا و چین قرار میگرفت. روسیه ظرفیت پیشی گرفتن از ژاپن و آلمان را داشت، امروز هم میتواند به موقعیتی که استحقاقش را دارد برسد.
بیزاری ما ایرانیان از تجارب تاریخیمان با روسها نباید مانع از بررسی جوانب مسائل سیاسی شود. تا از واقعیت های ماجرا با خبر نباشیم نمیتوانیم حرف های شعاری و هیجانی منتشر شده را باور کنیم و به تکرار آنها دامن بزنیم.
آذربایجان و ارمنستان در حوزه نفوذ سنتی روسها تعریف میشوند. بازی روسیه در مورد کریدور زنگزور چیست؟
روسیه موقعیت تحریمی ایران را به خوبی میشناسد و میداند جمهوری اسلامی چه محدودیتهایی دارد. تشدید جنگ در خاورمیانه و احتمال کشیده شدن تنش نظامی به ایران، موجب احتیاط روسها شد، چون پای آنها در جنگ اوکراین گیر است.
روسیه مایل به ارتباط گیری با ترکیه است و به ثروت، بازار و مسیرهای ارتباطی ترکیه چشم دوخته است. ترکیه در رابطه با جمهوری آذربایجان طرحهایی دارد و روسیه برای جلب نظر ترکها با این تصمیمات همراهی میکند.
در این شرایط ایران به ابزاری برای روسها تبدیل شده، فعلا ایران از نظر اقتصادی برایشان خاصیتی ندارد و روسیه از نظر سیاسی با برگ ایران بازی میکند.
واقعیت های کریدور زنگزور چیست؟ آیا این مسیر آنطور که شنیده میشود برای فشار بر ایران طراحی شده است یا خیر؟
جمهوری آذربایجان کشوری دو تکه است که این دو بخش به هم راه ندارد. آذربایجان مایل است با دادن امتیازاتی به ارمنستان راه عبور بگیرد که به آن حق ارتفاق گفته میشود. این موضوع به دو کشور آذربایجان و ارمنستان مربوط است.
احداث کریدور به معنی خط کشی اراضی یک کشور و تقدیم آن به کشور همسایه نیست. کریدور زنگزور به معنی اجازه گرفتن آذربایجان از ارمنستان برای معبر گرفتن و احداث مسیری برای رفت و آمد است که با پرداخت حقوق و یا دادن امتیازاتی از آذربایجان به ارمنستان همراه خواهد بود. چه با کریدور زنگزور و چه بی آن، ارمنستان صاحب آن سرزمین بوده و خواهد بود.
اگر معنی کریدور زنگزور این باشد، ایران نمیتواند اعتراض کند و حتی باید ورودیهایی بگیرد تا گردشگران رفت و آمد کنند و از این مسیر استفاده کند. به طور کلی اگر ارمنستان با آذربایجان یکی شود و کشوری فدرال به وجود بیاورند، باز هم ایران نمیتواند اعتراضی داشته باشد.
اگر زنگزور به معنی سد بستن در مقابل ایران و بستن راه ارتباطی ایران با ارمنستان و گرجستان باشد، در آن صورت باید برای ایران تأسف خورد. ایران ارمنستان را هم پیمان خود میدانست و این هم پیمان با تمایل خود چنین وضعیتی را برای ایران ایجاد کرده است.
تا زمانی که معنی کریدور زنگزور را ندانم و جنبه های شعاری ماجرا از بخشی که برای تحت فشار قرار دادن ایران برنامه ریزی شده تفکیک نشود؛ نمیتوانم نظر قطعی بدهم.
چرا نگاه داخلی به کریدور زنگزور با آنچه در کشور هدف گفته میشود فاصله دارد؟ آیا آذربایجان و ارمنستان تا عملیاتی شدن این پروژه در رابطه با اهداف پنهان کاری خواهند کرد یا مسیری ارتباطی طبق قواعد پذیرفته شده در حال احداث است؟
از نظر جمهوری اسلامی، همسایه شمال غربی اش کشوری شیعه است و این انتظار وجود داشت که آذربایجان از ولایت ایران تبعیت کند و به جمهوری اسلامی آذربایجان تبدیل شود.
اما آذربایجان 200 سال در قفقاز و تحت سلطه فرهنگی کشورهای شمالی و غربی اش بوده و زودتر از ایران اروپایی شده و حتی دروازه ورود مدنیت مدرن، مشروطیت و مسیر ورود قانون مداری به ایران بوده است.
همین سرزمینی که امروز نامش جمهوری آذربایجان است، مسیر ورود مدرنیته به ایران بود. قطعا چنین سرزمینی نمیخواهد زیر بار هیچ کشوری برود. اگر چه آذربایجان جمهوری ضعیفی در اتحاد جماهیر شوروی بود و بعدها در وضعیتی آشفته مورد حمله ارمنستان قرار گرفت و 20 درصد از خاکش را از دست داد، ولی آذربایجان بزرگ بود و قوی و ثروتمند شد و روزی رسید که اراضی خود را از ارمنیها پس گرفت.
آیا مشکلی که بر سر احداث کریدور زنگزور بین آذربایجان و همسایه جنوبی اش پیش آمده به تفاوت انتظارات ایدئولوژیک ایران با منافع استراتژیک آذربایجان و ارمنستان بر میگردد یا بازی دیگری در جریان است؟
احساس من این است که یک بازی در جریان است چون به عقل انسان نمیگنجد کشوری مثل جمهوری ارمنستان نواری از سرزمین و خاک خود را به آذربایجان ببخشد! احداث یک کریدور به معنی بخشیدن خاک به کشور همسایه نیست و نمیتواند مانع از دسترسی ارمنستان به سرزمین خود باشد. نمیتوان قبول کرد که ارمنستان با دست خود راه ارتباط و دسترسی به ایران و خلیج فارس و کشور های عربی را بسته باشد، مگر اینکه حاکمیت در آن کشور دیوانه باشد!
آنچه در تبلیغات رسانهای داخلی و خارجی میبینیم و میشنویم در داخل برای تحریک مردم و در خارج به خاطر تحقیر مردم است، از این رو نمیتوان به این دادهها اعتماد کرد و تحلیل نهایی را ارائه کرد.
آذربایجان فشارها و تبلیغاتی از سوی جمهوری اسلامی احساس کرد و از این رو به طرف اسرائیل متمایل شد. ایران نیز در پاسخ به این روابط اقداماتی انجام میدهد و تبلیغاتی دارد. وگرنه صرف احداث کریدور به معنی ایجاد مسیری برای عبور و مرور است و سابقه چنین پروژههایی در میان کشور های همسایه وجود دارد.
یک جاده تحت قواعد ارتفاق به پیمانکاری اجاره داده میشود، با این کار مالکیت یک سرزمین از بین نمیرود.
آذربایجان ثروتمندترین کشور آن منطقه و در حال تبدیل شدن به امارات دوم است. طبیعی است که ایران باید در فکر برقراری سطح بالایی از ارتباطات با این همسایه باشد. بزرگترین و ارزانترین راه ارتباطی ایران با روسیه و آذربایجان از طریق دریای خزر است که بزرگترین بنادر در این مسیر قرار دارند
.
اعتراضاتی توسط سفیر و وزیر امور خارجه ایران انجام گرفته است. گفته شده ایران اجازه نخواهد داد ولی سؤال این است که ایا اجازه دیگران در دست ایران است؟! اگر و مگر هم گذاشته شده که اگر راه دستیابی ایران بسته شود چه و چه خواهد شد. باز این سؤال پیش میآید که اگر راه دسترسی ایران بسته شود چه خواهد شد؟!
ایران منزوی است، تحلیلگران داخلی نگران کدام انزوا هستند؟! ما به همسایگانی راه داریم ولی نمیتوانیم از فرصتهایی که وجود دارد استفاده کنیم.