چرا پرستاران در استانهای مختلف دست از کار کشیدند؟
گروه جامعه: «وعده وعید کافیه سفره ما خالیه»، « تعرفه ما کجاست توی جیب شماهاست»، «با کرونا جنگیدیم حمایتی ندیدیم»..... اینها بخشی از شعارها و پلاکاردنوشتههای پرستاران در اعتراض سراسریایست که بیش از ده روز از آغاز آن میگذرد؛ حالا در هفته دوم این اعتراضات، اتاقهای عمل در برخی بیمارستانهای شیراز با کمبود پرستار مواجه شده، اما علیرغم این اعتراض طولانی، صدای پرستاران به گوشها نرسیده و هیچ پالس مثبتی از سوی دولت حتی از جانب رئیس جمهور جدید شنیده نشده؛ یک پرستار شیرازی میگوید «متاسفانه در این دولت هم صدایمان را نشنیدند و خود را به خواب زدند....».
به گزارش ایلنا،در این دور از اعتراضات، پرستاران ابتدا در کرج و بیمارستانهای استان البرز و سپس در بیمارستانهای استان فارس دست از کار کشیدند؛ اعتراض پرستاران به استانهای دیگر از جمله زنجان و استانهای شمالی کشیده شد و در نهایت در ۲۷ مرداد، پرستاران در دو بیمارستان اصلی مشهد (امام رضا و قائم) دست از کار کشیدند. در ویدئویی که این پرستاران از حیاط بیمارستان امام رضای مشهد فرستادهاند، کارمندان اداری و مردم هم به حیاط بیمارستان آمده و از پرستاران معترض حمایت کردهاند؛ پرستاران یکصدا فریاد میزنند «پرستار نباشه، بیمارستان تعطیله....».
این شعار ساده، یک واقعیت محض است؛ اگر پرستار نباشد و خدمترسانی نکند، بیمارستانها یکسره تعطیل میشوند؛ کار اصلیِ نگهداری و تیمار بیماران را پرستاران انجام میدهند اما ماهها اعتراضِ آنها تا امروز به نتیجه نرسیده؛ به قول پرستار شیرازی «تنها دستاوردی که داشته احضار پرستاران به هیاتهای تخلفات و جریمه و تهدید معترضان بوده».
در بیش از ده روز گذشته، رئیس جمهور جدید و معاونان انتصابی او، هیچ واکنشی به اعتراض پرستاران نشان ندادهاند؛ تنها واکنشی که از سوی فرادستان دیده شده، تقلیل ماجرا به طلبِ معوقات مزدی و صدور دستور برای پرداخت مطالبات پرستاران بوده، در حالیکه خواستههای پرستاران در سطحی فراتر قرار دارد: اجرای قانون، اجرای بدون تنازل و بیتبعیضِ قانون.
«محمد شریفی مقدم» دبیرکل خانه پرستار در پاسخ به این سوال که چه شد پرستاران دست به اعتراض سراسری زدند، به ایلنا میگوید: نزدیک دو هفته از اعتراض کشوری پرستاران میگذرد؛ این دست از کار کشیدن و اعتصاب بیسابقه بوده؛ ما از چند ماه پیش تجمع و تحصن داشتیم اما این اعتصاب طولانی تاکنون سابقه نداشته و علت، این است که به جای قبول واقعیات، سعی کردند با احضار پرستاران به هیاتهای تخلفات و فشار به پرستاران معترض، صورت مسئله را پاک کنند و در نتیجه مطالبات و نارضایتیها انباشته شد.
او در دستهبندی مطالبات پرستاران و خواسته هایی که به گویا به گوش مسئولان نمیرسد؛ میگوید: علت اصلی اعتصاب پرستاران، کمتوجهی مسئولان وزارت بهداشت به حرفهی پرستاریست. مسئولان میخواهند انتظارات پرستاران را در حد پرداخت معوقات پایین بیاورند اما مسئله اصلاً این نیست.
شریفیمقدم، اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری مصوب ۱۳۸۶ مجلس شورا را از اصلیترین خواستههای پرستاران میداند و در این رابطه میگوید: این قانون تا ۱۴۰۱ اجرا نشد، بعد از اجرا هم عدالت و انصاف رعایت نشد، یک اعتباری داشتند آن را بر تعداد تختهای بیمارستانی تقسیم کردند و رقم به دست آمده را تبدیل به کارانه پرداختی کردند. برای خدمات ۲۴ ساعته گروه پرستاری برای یک مریض، شامل خدمات پرستار صبحکار، عصرکار و شبکار و همچنین خدمات کمکپرستاری و بهیاری و سرپرستاری و سوپروازیری، در کل ۲۷۰ هزار تومان یا ۹K ارزش قایل شدهاند! بیشترین مشکل همینجاست. از این ۲۷۰ هزار تومان ۱۴ درصد برای یکسری خدمات کسر میکنند و حداقل ۱۰ درصد هم مالیات کم میکنند. این ۲۷۰ هزار تومان، در نهایت ۲۰۰ هزار تومان میشود، یعنی به اندازهی ویزیت یک پزشک را به یک گروه پرستار برای ۲۴ ساعت خدمترسانی میپردازند!
خواسته پرستاران این است که با همان فرمول و روشی که ۱۰ هزار خدمت پزشکی را تعرفهگذاری کردهاند، خدمات پرستاری را هم تعرفهگذاری کنند که اگر این کار انجام میشد، به گفته شریفی مقدم، کف کارانه پرستاران به اندازهی حقوق ماهانهشان ارتقا مییافت، مثلاً در آن شرایط، اگر پرستاری ۱۵ میلیون حقوق داشت، ۱۵ میلیون هم کارانه میگرفت.
«مسئله بعدی، بحث فوقالعاده خاص است که برای پرستاران با ضریب ۰.۴ پرداخت میشود»؛ دبیرکل خانه پرستار با بیان این جمله اضافه میکند: فوقالعاده خاص در دستگاههای مختلف برای ترمیم مزد و حقوق نیروها پرداخت میشود و حداکثر ضریب آن ۳ است؛ اما وزارت بهداشت با تاخیر بسیار امسال نسبت به پرداخت آن اقدام کرده آن هم با ضریب ناچیز ۰.۴. این رقم دریافتی پرستاران را افزایش نمیدهد؛ پرستاران خواستار اجرای فوق العاده خاص با ضریب مناسب هستند. سومین خواسته پرستاران اجرای صحیح قانون ارتقای بهرهوریست که براساس آن، ساعت کار پرستاران کاهش مییابد اما الان چون نیرو ندارند، اضافهکار اجباری به همکاران ما میدهند و قانونِ ارتقای بهرهوری را بیاثر کردهاند.
به گفته این فعال صنفی پرستاران، اضافهکار تحمیلی خلاف قانون است، نرخ آن هم، بسیار پایین و ساعتی حدوداً ۲۰ هزار تومان است؛ او میافزاید: پرستار برای یک شیفت ۷ ساعته ۱۴۰ هزار تومان میگیرد؛ این مبلغ به اندازه کرایه ماشین رفت و برگشت او هم نیست.مشکلات یکی دوتا نیست؛ عدم اجرای قانون سخت و زیانآور، مخالفت با بازنشستگی پیش از موعد و فشار خردکنندهی کار، از دیگر مطالبات پرستاران است؛ شریفی مقدم شرایط کار را اینگونه جمعبندی میکند: «کار سخت و جانکاه با حقوق بسیار پایین».
حقوق یک پرستار ایرانی ماهانه ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان یعنی حدود ۲۰۰ دلار است که در قیاس با سایر کشورها، چیزی شبیه هیچ است؛ در آلمان یک پرستار به محض ورود به کار، ۲ هزار دلار میگیرد، در اروپا ۴ هزار دلار و در آمریکا و کانادا ۵ هزار دلار؛ قیاس این اعداد نشان از یک فاصله عمیق و یک نارضایتی عمیقتر دارد.
شریفی مقدم از شیوه مواجهه پرستاران با این وضعیت میگوید: هرکدام یک راهی را در پیش گرفتهاند؛ خیلیها مهاجرت کردهاند؛ تعداد پرستارانی که مهاجرت کردهاند، از استخدامیهای وزارت بهداشت بیشتر است؛ یکسری تغییر شغل دادهاند و به کار اداری و دفتری روی آوردهاند. برخی ترک شغل کردهاند و در خانه نشستهاند چون اگر در خانه بنشینند و پول ایاب و ذهاب و مهدکودک و ... ندهند، ضررشان کمتر است.
او ریشه مشکل را در سیستم پزشکسالار وزارت بهداشت میداند: «مدیران وزارت بهداشت از صدر تا ذیل پزشک هستند و پزشک هیات علمی دانشگاه که ۷۰ میلیون حقوق ثابت میگیرد و چند صد میلیون تومان کارانه، کجا از حال پرستاری خبر دارد که حقوقش ماهی ۲۰۰ دلار است و برای شیفت ۷ ساعتهی اضافهکار در شبهای طولانی، ۱۴۰ هزار تومان بعد از چند ماه تاخیر به حسابش میریزند؟»
نارضایتیها انباشته شده و در دو هفتهی اخیر، اعتراض پرستاران مثل یک موج سنگین به همه جا سرایت کرده؛ دریایی از پرستاران کشور در دل این موج، حقوق خود را طلب میکنند اما گویا «سبکبارانِ ساحلها» کامل کنار نشستهاند و خبری از این موج سنگین ندارند؛ شریفیمقدم در پایان صحبتهایش میگوید: «انتظار داشتیم رئیس جمهور جدید که خود یک پزشک است، حداقل یک نماینده میفرستاد تا با پرستاران گفتگو کند و ببیند ماجرا چیست....».اما این انتظار برآورده نشد؛ بازهم اعتراضات را ندیده گرفتند و صدای پرستاران را نشنیدند؛ باز هم چشم بستند بر روی جمعیتی که هر روز در حیاط بیمارستانها ایستادند و فریاد زدند « وعده زیاد شنیدیم جوابی هم ندیدیم....».