گلولهای که از بیخ گوش ترامپ گذشت، قلب او را سوراخ کرد!
در این یادداشت که در دیلی بیست منتشر شده آمده است
پس از سوء قصد وحشتناک به جان "دونالد ترامپ" و مرگ "کوری کامپراتوره" آتش نشان ۵۰ ساله هنگام محافظت از خانواده اش در برابر گلوله شلیک شده در جریان میتیگ شنبه گذشته ترامپ با خبرنگار نشریه "واشینگتن اگزماینر" مصاحبه کرد. خلق و خوی او در جریان آن مصاحبه به نوعی معنوی و عرفانی به نظر میرسید. او در آن مصاحبه گفته بود: "تنها خدا بود که جلوی اتفاقات غیر قابل تصور را گرفت". ترامپ متعهد شد که از آن حادثه برای رویگردانی از لفاظیهای تند خود استفاده کند و اظهار داشت که متن سخنرانی اش برای کنوانسیون جمهوری خواهان که او قصد داشت در آن به "جو بایدن" و دموکراتها حمله کند را پاره کرده و با متنی معتدلتر جایگزین ساخته است. او در مصاحبه خود گفته بود: "این فرصتی برای گردهم آوردن کل کشور و حتی کل جهان در کنار یکدیگر است".
نکتهای عمیقا طعنه آمیز در مورد مردی، چون ترامپ وجود دارد که دوران ریاست جمهوری اش فرصت گردهم آوردن مردم در کنار یکدیگر را داشت و از آن استفاده نکرد و اکنون صرفا پس از آن که اتفاق وحشتناکی برایش رخ داد به پیامی شبیه بایدن مبنی بر لزوم وحدت روی آورده است. با این وجود، من تصمیم میگیرم که حرفهای آن مرد را قبول کنم. شاید گلولهای که از بیخ گوش اش گذشته قلب را هم سوراخ کرده است! بنابراین، میخواهم به او بگویم لحن پلتفرم حزب جمهوری خواه را نیز هم، چون زبان تازه اش مهربانتر و ملایمتر سازد. در بخشهای ابتدایی آن پلنفرم به موضوع مهاجرت اشاره شده است.
مورد اول در مورد بستن مرزها و مورد دوم با این مضون است که "بزرگترین عملیات اخراج (مهاجران غیر قانونی) در تاریخ آمریکا را انجام دهید". ترامپ طبق این پلتفرم چگونه میخواهد نیروهای گارد ملی را به شهرها و جوامع سراسر کشور اعزام کند تا میلیونها همسایه مهاجر غیر قانونی ما را به زور جمع آوری کرده و به اردوگاههای بازداشت عظیمی بفرستند که برای نگهداری آنان تا زمانی که بر روی الاغهای شان از خاک امریکا بیرون رانده شوند در نظر گرفته شده اند؟ این نوعی تلاش برای برقراری نظم با ایجاد "دیوارهای بلند" است.
به علاوه موضوع زبان و لحن قبلی ترامپ در مورد مهاجران وجود دارد. ترامپ سال هاست که مهاجران را "متجاوز"، "جنایتکار"، "حیوانات موذی"، "بیماران بیمارستان روانی" و "زندانی" خوانده است. او چگونه میخواهد پیام خود را در قالبی مهربانتر و ملایمتر عرضه کند؟ شاید بگویید او میتوانست انسانها را "موذی" خطاب نکند و آنان را صرفا "مادون انسان" خطاب کند؟ مسلما هنوز عالی نیست، اما دست کم یک گام تکاملی به سمت هوموساپینس نزدیکتر است! یا به جای این که بگوید مهاجران خون کشور را مسموم میکنند این بار بگوید خون مهاجر با خون ما فرقی نمیکند جز اینکه آکنده از بیماری است" باز هم اعتراف میکنم که عالی نیست!
با این وجود، زمانی که در مورد اخراج میلیونها نفر صحبت میکنید که اکثریت قریب به اتفاق آنها هیچ جرمی بزرگتر از صرف جرم عبور غیر قانونی از مرز را مرتکب نشده اند موضوع قدری دشوارتر میشود. شاید مثال بهتری وجود داشته باشد. در بند هفتم پلتفرم جمهوری خواهان آمده است:"از قانون اساسی، منشور حقوق ما و آزادیهای اساسی مان از جمله آزادی بیان، آزادی مذهب و حق نگهداری و حمل اسلحه دفاع کنید".
کدام آمریکایی میهن پرستی میتواند با این احساس مخالف باشد؟ منظورم این است که ما قانون اساسی را دوست داریم این طور نیست؟ چه کسی علیه آزادیهای اساسی ما استدلال میکند؟ نه هیچ آمریکاییای حاضر به این کار نیست. به هر حال این محتوای اولین متمم قانون اساسی ماست که طبق آن دولت هیچ گونه دین یا آزمون مذهبیای را بر ملت تحمیل نخواهد کرد. من دوست دارم ترامپ را واقعا با این پیام ببینم با گفتن جملهای با این مضمون که "ما همه آمریکاییها را بدون توجه به اعتقادات مذهبی شان دوست داریم. به همین دلیل است که من امشب از هم حزبیهای جمهوریخواه ام میخواهم که از جنبش ملی گرای مسیحی رو به رشد روی برگردانند و از بسیاری از مذاهب ملت بزرگ ما که همگی به اندازه مسیحیان ادعای حقیقت دارند استقبال کنند".
اگر او این پیام را بدهد شفابخش، متحد کننده و سخاوتمندانه خواهد بود. البته من طرفدار متمم دوم قانون اساسی نیستم، اما میدانم که "حق نگهداری و حمل اسلحه" برای بسیاری از آمریکاییها موضوعی مهم است. بنابراین، شاید ترامپ بتواند زبان وحدت بخشی در این زمینه پیدا کند چیزی شبیه این که برای مثال بگوید:"متمم دوم عالی ما باید حفظ شود، اما بعد از آن که در جریان تیراندازی اخیر تا یک قدمی مرگ پیش رفتم اکنون میدانم که میتوان کارهای بیش تری برای حفظ حقوق مان انجام داد و در عین حال از شهروندان مان نیز محافظت کرد.
به همین دلیل است که من حمایت خود را از اصلاحات قانون اسلحه اعلام میکنم اصلاحاتی که اکثریت امریکاییها میخواهند تصویب شود و با دموکراتها و هم حزبیهای جمهوری خواه ام برای انجام آن کار خواهم کرد".
ببینید چقدر آسان است؟ یا در مورد بند هشتم پلتفرم که میگوید: "از جنگ جهانی سوم جلوگیری کنید، صلح را در اروپا و خاورمیانه بازگردانید و یک سپر دفاعی موشکی گنبد آهنین بزرگ بر فراز کل کشور ما بسازید که در امریکا ساخته شده باشد" خب، این یک دستور کار بلندبالاست. بنابراین، اجازه دهید آن را قدری تجزیه کنیم تا بهتر درک شود. جلوگیری از جنگ جهانی سوم خواستهای عالی است و هیچ گونه بحثی در مورد آن وجود ندارد. آن قسمت را دوست دارم. در مورد حرکت برای بازگرداندن صلح در اروپا و خاورمیانه ببینید وقتی به جزئیات میرسیم اصطلاحا سورتمه سواری قدری خشنتر میشود.
فقط یک لحظه به مولفه اروپایی نگاه کنید. معروف است که ترامپ پیام وحدت خود را با پوتین آزموده است؛ بنابراین او کمی تجربه دارد. مشکل این است که طرح ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین آن است که به پوتین هر آن چه میخواهد بدهد! بله، این ممکن است "صلح" را برای اروپا به ارمغان بیاورد، اما به قیمت تحمیل هزینه بر کل ملت اوکراین!
ترامپ میتواند چیزی شبیه این را بگوید:"دوست عزیزم ولادیمیر پوتین که مانند من نابغه است کمی در مورد مدیریت زمین میداند. از این گذشته روسیه یک کشور بسیار بزرگ و زیبا است. من آن را به خوبی میدانم. زمانی که من رئیس جمهور هستم به زلنسکی رئیس جمهور اوکراین دستور میدهم که به دوست ام ولادیمیر اجازه دهد اوکراین را مدیریت کند". آیا این بهتر از کاربرد واژه "اِشغال" اوکراین نیست که بسیار منفی به نظر میرسد؟ آیا این بهتر از واژه "ضممیه کردن خاک" اوکراین به روسیه نیست که جنگ طلبانه به نظر میرسد!
در خاورمیانه نیز وضعیت به همین منوال است. ترامپ میتواند نتانیاهو را تشویق کند که به "توسعه مجدد" غزه ادامه دهد. او میتواند در همین راستا بگوید:" هیچ کس بهتر از من ساخت و ساز را نمیداند. برخی از این ساختمانها در غزه نیاز به نوسازی داشتند و بنیامین نتانیاهوی عزیز بی بی کجایی؟ بی بی داوطلب شده تا کل منطقه را بدون هیچ هزینه مالی البته بدون هزینه جانی برای مردم فلسطین بازسازی کند"!
وقتی پیشنهادات ام به ترامپ را خواندم متوجه شدم که پوشاندن نیات غیر انسانی کاری دشوار است. مشکل آن است که پیام وحدت ترامپ توسط سیاستهای انسان دوستانه، همدلانه، مهربانانه و سخاوتمندانه پشتیبانی نمیشوند. واژگان اخیر ترامپ هر چند ملایم باشند در تناقض با نیات او و جمهوری خواهان میباشند. من از این که ترامپ کشته نشد یا شدیدا دچار جراحت نشده خوشحال هستم. من به اعتقاد تازه او مبنی بر آن که به دنبال اتحاد در جامعه امریکاست نیز امیدوارم. با این وجود، من به شدت تردید دارم که اعمال او مطابق با گفته هایش باشند.
اعتماد به هر چیزی که او میگوید کار دشواری است. اکنون به نظر میرسد مردی که از یک مصیبت وحشتناک جان سالم به در برده به خودش دروغ میگوید.