به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۰
کد خبر: ۵۵۳۰۹۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۲۴ دی ۱۴۰۱
ششمین سالگرد درگذشت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با بیان بخشی از مهم‌ترین روزنوشت‌های او برگزار شد

بر مدار اعتدال، منطق و امید

سیدحسن خمینی افزود: آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی برای انقلاب تا پای چوبه دار رفت، ما اگر آقای هاشمی را بزرگ می‌داریم، چون آقای هاشمی را تلاشگر واقعی در مسیر جمهوری اسلامی می‌دانیم.
روزنو :

بر مدار اعتدال، منطق و امید

ششمین سالگرد درگذشت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی پنجشنبه، ۲۲ دی‌ماه با حضور فرزندان آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، سیدحسن خمینی، محمود واعظی و جمعی دیگر از چهره‌های سیاسی در مرقد امام راحل برگزار شد.

 حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی شامگاه پنجشنبه ۲۲ دی‌ماه در مراسم بزرگداشت ششمین سالگرد درگذشت آیت‌‌الله هاشمی‌رفسنجانی اظهار کرد: امشب میلاد باسعادت صدیقه طاهره حضرت زهرا (س) هم‌زمان شده با شب میلاد مسعود امام راحل (ره) و مراسم سالگرد یکی از گنجینه‌های تاریخ انقلاب و یکی از بانیان جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی (ره) می‌باشد. وی در بخشی از سخنان خود ‌گفت: عدالت، ملاک صحت عمل نیست، ائمه اطهار (ع) عصمت داشتند، خطا در موضوعات هم نداشتند؛ اما همین چهارده نور یکسان عمل نکرده‌اند و روش‌های زندگی‌شان فرق می‌کند؛ وظیفه امام حسن مجتبی(ع) صلح بوده و کار بسیار سختی را طی کرده است، روش سیدالشهدا(ع) فرق داشته و ایشان صلح نکرده است و در یک روز به شهادت رسیدند و ائمه دیگر نیز روش‌هایشان فرق می‌کرد. حجت‌الاسلام خمینی بیان کرد: زمانه روش‌ها را تعیین می‌کند، تعصب بر روش‌ها جهالت است، هدف مقدس است ولی روش روزبه‌روز فرق می‌کند؛ تیم فوتبالی که هر روز با یک تاکتیک کار کند، باخت این تیم قطعی است‌، چون حریف دست این تیم را می‌خواند. وی گفت: آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی عمری طولانی، با برکت و روش‌های مختلف داشت و در این روش‌های مختلف، خوب شناخته بود که وظیفه او امروزه چه چیزی است و فردا چیز دیگری؛ ایشان شاگرد محض امام خمینی(ره) بود و در مبارزه جزء ارکان اصلی قیام امام (ره) بود. همان موقع آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی روشی را انجام می‌داد که با روش امام تفاوت داشت‌ اما اطلاع داشت که باید هدف آن با هدف امام یکی باشد. سید‌حسن خمینی ادامه داد: آیت‌الله هاشمی از اول انقلاب اسلامی در کنار امام خمینی(ره) بودند؛ آقای هاشمی فرمانده و سردار جنگ بود، ایشان ۸۰ سال کار سیاسی و اقتصادی و... کردند، هر زمان از قهرمان‌های کشور نام می‌بریم، باید نامی هم از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی ببریم‌. حجت‌الاسلام خمینی گفت: زمانی که دل مردم خوش نباشد، حال زمین خراب می‌شود، پدری که پول ندارد، بچه‌هایش به حرفش گوش نمی‌دهند؛ زمانی حال زمین خراب می‌شود که حاکمان به دنبال جمع‌کردن باشند، این جمع‌کردن فقط مالی نیست، جمع‌کردن قدرت، ثروت و... است. این حرف من نیست، حرف مولای متقیان است؛ مخاطب حضرت علی(ع) در عهدنامه، مالک اشتر است. وی ادامه داد: امروزه بعضی‌ها شیپور را از سر گشادش می‌زنند، امام خمینی(ره) با بدرقه بسیار زیاد به سمت خدا رفت؛ یاران، فرزندان، همراهان صدیق امام راحل را همراهی کردند؛ آقای هاشمی با تمام وجود از جمهوری اسلامی دفاع کرد، امروزه وظیفه ما دفاع از جمهوری اسلامی و حقانیت است، دچار تحلیل‌ها نشویم.

سیدحسن خمینی افزود: آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی برای انقلاب تا پای چوبه دار رفت، ما اگر آقای هاشمی را بزرگ می‌داریم، چون آقای هاشمی را تلاشگر واقعی در مسیر جمهوری اسلامی می‌دانیم. وی در سخنان پایانی خود خاطرنشان کرد: ما به گذشته‌مان افتخار می‌کنیم، نسبت به وضع حالمان معترض هستیم و درخصوص آینده‌مان امیدواریم هستیم؛ وضع اقتصادی مردم خوب نیست، دوستان باید تلاششان را بیشتر کنند؛ باید از جمهوری اسلامی ایران مقتدرانه دفاع کنیم.

 

‌روایت روزنوشت ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۴، آیت‌الله هاشمی

محسن هاشمی هم در این مراسم گفت: شخصیت‌هایی نظیر شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در عین انقلابی‌بودن، بر عقلانیت و غلبه منطق بر احساسات و شور انقلابی تأکید داشتند. او ضمن بیان این مطلب اظهار کرد: در ششمین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، شاهد شرایط بسیار سخت و ویژه‌ای در کشور هستیم و خلأ حضور آیت‌الله هاشمی بیش از گذشته احساس می‌شود. وی ادامه داد: یکی از ارکان عقلانیت در حکمرانی به معنای سنجش، تعادل و توازن در تصمیم‌گیری برای جامعه است. عقلانیت اقتضا می‌کند تا تصمیمات براساس محاسبه هزینه/فایده و تأمین مصالح اجتماعی و منافع ملی گرفته شود. از پیش از انقلاب و در دوران مبارزه، شاهد سه رویکرد عمده در نگاه به حکمرانی در میان انقلابیون بودیم. رویکرد اول را که می‌توانیم رویکرد ایدئولوژیک بنامیم، رسالت انقلابی و ایدئولوژیک را اولویت نخست می‌داند و معتقد است که باید آرمان‌ها با هر هزینه‌ای محقق شود. شاید بتوان در جهان اسلام سید قطب را نظریه‌پرداز این رویکرد دانست.

رئیس سابق شورای شهر تهران خاطرنشان کرد: رویکرد دوم، رویکرد تکنوکراسی و تخصص‌گرا به حکمرانی است که معتقد است نباید در حکمرانی مؤلفه‌های غیرتخصصی و به‌اصطلاح ارزش‌ها را دخیل کرد و به حکومت مسلمانان و نه حکومت اسلامی، اعتقاد دارد که شاخصه این طیف را در ایران شاید بتوانیم جریان ملی – مذهبی و مهندس بازرگان بنامیم. اما رویکرد سوم را که می‌توانیم رویکرد عقلانی در حکمرانی اسلامی نام بگذاریم بر تأمین منافع ملی و مصالح جامعه در عین توجه به ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی در حد مقدورات تأکید دارد. وی در ادامه اظهار کرد: ما می‌توانیم شخصیت‌هایی نظیر شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را در این رویکرد قرار دهیم که در عین انقلابی‌بودن، بر عقلانیت و غلبه منطق بر احساسات و شور انقلابی تأکید داشتند. می‌توان در حوزه‌های مختلف تفاوت‌های این سه رویکرد را نشان داد که با توجه به محدودیت فرصت، به دو حوزه اصلی اشاره می‌کنم. هاشمی همچنین ادامه داد: در حوزه سیاست خارجی، رویکرد ایدئولوژیک، بر استکبارستیزی و مبارزه با غرب و امپریالیسم تأکید دارد و هویت خود را از این مبارزه می‌گیرد، حال این مبارزه چه نتایجی در داخل کشور و چه هزینه‌ای به مردم تأمین می‌کند، تعیین‌کننده نیست. سیاست خارجی در ایران بعد از انقلاب در برخی مقاطع از دولت‌ها، در دهه‌های 60، 80 و دولت فعلی را می‌توان در این طیف جای داد. در رویکرد دوم، سیاست خارجی، مشابه سایر کشورها و صرفا براساس مصالح ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و منافع ملی تعیین می‌شود که رویکرد دولت موقت را می‌توان مصداق آن دانست. این فعال سیاسی تصریح کرد: رویکرد سوم، سیاست خارجی را متأثر از اهداف و آرمان‌های انسانی و انقلابی اما در چارچوب منافع ملی تعیین می‌کند، که مصداق این رویکرد ابداع «دکترین ام‌القری» توسط آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بود که سیاست خارجی انقلاب اسلامی را در راستای تقویت ایران به‌عنوان ام‌القری جهان اسلام می‌دانست و هر اقدامی که به تضعیف و انزوای ایران می‌انجامید را برخلاف ارزش‌های اسلامی ارزیابی می‌کرد. تنش‌زدایی با قدرت‌های جهانی همراه با حرکت به سوی وحدت در جهان اسلام از مهم‌ترین راهبردهای این دکترین در دوره سازندگی و ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بود که به‌طور نسبی در دولت اصلاحات و دولت تدبیر و امید نیز پیگیری شد و برجام حاصل این رویکرد بود.

وی با بیان اینکه حوزه دومی که می‌توان تفاوت‌های این سه رویکرد را در آن مشاهده کرد، حوزه اقتصاد است، گفت: رویکرد ایدئولوژیک در اقتصاد، عدالت را از طریق کمک به طبقات فرودست، نگاه منفی به انباشت سرمایه و تولید ثروت و به نوعی اقتصاد چپ‌گرا و دولتی می‌داند. رویکرد دوم، مدل اقتصادی آزاد و سرمایه‌داری را دنبال می‌کند که در برخی از کشورهای غربی و شرق آسیا اجرا شده است. اما رویکرد سوم، بر توسعه متعادل، متوازن و پایدار تأکید دارد که عدالت اجتماعی را نه در توزیع فقر بلکه در تولید ثروت و بازتوزیع آن به وسیله ابزارهای حاکمیتی می‌داند. در این رویکرد انباشت ثروت و سرمایه منفی تلقی نمی‌شود بلکه مقدمه لازم برای تولید انبوه کالا و خدمات محسوب می‌شود اما این سرمایه باید در رقابت و تحت نظارت قوانین فعالیت کرده و موتور توسعه کشور باشد. وی در پایان گفت: در خاتمه به بخش کوتاه اما بسیار مهمی از خاطرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی اشاره می‌کنم که به‌صورت طبیعی ۱۵ سال دیگر قرار بود در اختیار افکار عمومی قرار گیرد اما در این شرایط سخت جامعه لازم دیدیم که این فراز را منتشر کنیم.

ایشان در روزنوشت ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۴، حدود ۲۰ ماه قبل از فوت پس از امضای بیانیه توافق هسته‌ای در لوزان و عبور کشور از خطر جنگ و تحریم در دفتر خاطرات روزانه خود نوشته‌اند: «ان‌شاءالله در موقعی که این خاطرات بعد از مرگ من منتشر می‌شود، به شیوه‌ای که این سال‌ها، خاطرات 20 سال قبل را آماده و منتشر می‌کنیم، در اینجا لازم است برای درج در تاریخ نقش خود را هم بنویسم؛ چون بنا نیست فعلا بگویم. از لحظه شروع انقلاب تاکنون در پیچ‌های مهم انقلاب نقش‌هایی داشته‌ام. سه مورد آنها به نظرم مهم‌تر است. ۱ – در روزهای آخر جنگ 8ساله با عراق روشن بود که ادامه جنگ مصلحت نیست. ولی با وجود شعارهای جنگ جنگ تا پیروزی و تأیید امام، نقش مهمی ایفا کردم به‌عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا، واقعیت‌های جبهه را که با هیاهو و... روشن نبود، به مسئولان و سپس به امام گفتم و سپس در جلسه سران قوا، در خدمت امام، عدم امکان پیروزی نظامی را ثابت کردیم. امام مشکلشان این بود که با آن همه تصریحات که تا آخرین نفر و آخرین قطره خون و تا رفع فتنه می‌جنگیم، چگونه ناگهان اعلان پذیرش قطع‌نامه نماییم؟ و اضافه کردند، خودشان از مسئولیت رهبری کنار می‌روند و ما اداره کنیم.

من در جواب گفتم: این که کار را مشکل‌تر می‌کند و بهتر است‌ من به‌عنوان جانشین فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ قطع‌نامه را امضا کنم و شما برای حفظ حیثیت من را محاکمه کنید و با قربانی‌شدن من کشور و مردم و انقلاب نجات پیدا می‌کنند. امام با نظر عطوفانه‌ای به من، آن را نپذیرفتند و پذیرفتند خودشان بپذیرند‌ ولی از ما خواستند که دیگران را توجیه کنیم. ۲ – در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری که کشور به بن‌بست رسیده بود و اصولگرایان به پیروزی خود در ادامه راه احمدی‌نژاد مطمئن بودند، مردم و مراجع تنها راه را در نامزدی من می‌دانستند.

من موافق نبودم. در شب روز آخر نام‌نویسی، احساس کردم که دچار استبداد نظر شده‌ام. تصمیم گرفتم که اسم بنویسم و عصر شنبه در وزارت کشور ثبت‌نام کردم و از همان‌جا موج شادی مردم برخاست و ظرف چند ساعت تمامی کشور را لرزاند، گرچه شورای نگهبان با اصرار مصلحی، وزیر اطلاعات من را به بهانه سن زیاد رد صلاحیت کرد و من این موج عظیم مردمی را پشت سر دکتر روحانی قرار دادم که پیروز شد و دولت از دست تندروها نجات یافت، اعتدال و امید حاکم شد؛ ولی تندروها میدان را خالی نکردند و مانع حل مشکل تحریم‌ها می‌شدند. ۳ – عصر شنبه که بنا بود فردای آن نتیجه مذاکرات یک‌هفته‌ای لوزان اعلان شود، هم روحانی و هم ظریف سرگردان بودند. ساعت 3:45 بعدازظهر به دفتر روحانی رفتم و در مدت کوتاهی او را قانع کردم، اقدام کند و توطئه تندروها را گفتم که ایشان هم منکر نبود. ایشان هم فورا ظریف را قانع کرد، صفحه برگشت و یأس‌ها رفت و امید و تصمیم آمد».

منبع: شرق
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز