به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۵۳۹۴۱۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۵ - ۲۷ شهريور ۱۴۰۱
مهسا، فروخفته در خاک و جامعه، برانگیخته از خشونت عریان

خیابان‌های شهر برای زنان امن نیست

براساس اطلاعیه بیمارستان کسری جسم بی‌جان مهسا(ژینا) امینی در ساعت 20:22 روز سه شنبه 22 شهریور ماه با ارست قلبی تنفسی (کد 99)، بدون علائم حیاتی و میدریاز دوبل (مرگ مغزی) به این بیمارستان منتقل شده بود.
روزنو :

خیابان‌های شهر برای زنان امن نیست

سعیده علیپور

خبر کوتاه بود اما بار دیگر تکانی عمیق بر روان شهروندان این سرزمین داد. «مهسا(ژینا) امینی درگذشت». همان دختری که غروب روز سه‌شنبه بعد از بازداشت از سوی ‌گشت‌ارشاد به مقر این نیروها در خیابان وزرا و از آنجا به بیمارستان کسری تهران منتقل شد. دختری 22 ساله که ابتدا اعلام شد؛ سکته کرده و به کما رفته و سپس خبر فوتش موجی از غم و خشم و استیصال را در جامعه برانگیخت. برخی در واکنش به این اتفاق مقابل بیمارستان کسری تهران جمع شدند و خشم‌شان را فریاد زدند. شمار زیادی هم از این خشم در فضاهای مجازی گفتند یا در گفت‌و‌گو با رسانه‌ها از آنچه بر مهسا گذشت، ابراز تاسف کردند و بر ناامنی خیابان‌های برای زنان، ‌گشت ‌ارشاد و رویه‌ حکمرانی بر کشور تاختند. در این میان صد البته باز هم جماعتی همیشه در صحنه، به توجیه اقداماتی از این دست پرداختند و بعضا با استدلال‌های عجیب و تاسف‌آور سعی در ختم غائله تازه کردند و حتی مرگ دختر جوان را اتفاقی عادی جلوه دادند که انگار هر روز برای بسیاری رخ می‌دهد! توجیهی که برای بسیاری یادآور ماجرای هواپیمای اکراینی و اصرار گروهی بر نقص فنی هواپیما بود.

با وجود تقاضا برای شفاف‌سازی هر چه سریع‌تر این ماجرا و رفع شبهه‌ زد‌وخورد نیروهای گشت‌ارشاد با دستگیرشدگان، پلیس تنها بخشی از ماجرای رخ داده برای مهسا را با انتشار تقطیع شده برخی از تصاویر دوربین‌های مدار بسته منتشر کرد و پزشکی قانونی قول داد تا سه هفته دیگر نتیجه کالبدشکافی مهسا و دلیل مرگش را اعلام کند! مرگی که بسیاری آن را تنها به یک دلیل می‌دانند؛ ادامه رویه‌ای اشتباه در ایجاد رعب و وحشت در جامعه مخصوصا برای زنان و دختران. رویه‌ای که با وجود اذعان به بی‌حاصلی‌اش در نیل به اهداف اولیه، با سماجتی غیرقابل تصور و توجیه دنبال و حتی در مواردی در این رویه‌ی غلط، افراط هم می‌شود.

غائله تکرار شونده‌ ‌گشت‌ارشاد

آغاز ماجرای تراژدی ژینا واقعه‌ای تکراری بود. هر روز شماری قابل توجه زن بعضا جوان و به زعم کادر گشت‌ارشاد؛ بدحجاب و هنجارشکن، در برخی از مکان‌های استقرار این گشت دستگیر و داخل ون‌های ‌گشت‌ارشاد هدایت شده و به مقرهای اصلی این نیروها منتقل می‌شوند. در کلاس‌های توجیهی این مقر پلیس، پس از آموزش و ارشاد لازم از زنان بازداشتی تعهد گرفته و آزاد می‌شوند. در حالی که پلیس می‌گویند در هیچ کدام از قسمت‌های فرآیند یاد شده از اعمال زور استفاده نمی‌شود، اما بارها تصاویری از برخورد خشونت‌آمیز گشت‌های‌ارشاد برای سوار کردن زنان به داخل این ون‌های مشهور منتشر شده که چندان موید این ادعا نیست. تصاویری که در آن هم ماموران زن و هم ماموران مرد اعمال خشونت می‌کنند. حتی برخی از این اعمال خشونت‌ها در تابستان امسال چنان خبرساز شد که نه تنها پلیس آن را انکار نکرد که در مواردی هم مجبور به پاسخگویی شد. گرچه مدتی است با عاملان این قبیل خشونت‌ها برخوردی که افکار عمومی منتظر آن است صورت نمی‌گیرد.

تیر ماه بود که روزنامه شرق گزارشی مبسوط از تیراندازی مامور ‌گشت‌ارشاد در پارک پردیسان به بوکسور سابق تیم ملی، به دلیل وضعیت حجاب همسرش منتشر کرد. تیراندازی که خوشبختانه به مرگ مَرد منجر نشد اما مشکلات جسمانی فراوانی را برای او به وجود آورد. کمی بعدتر هم ویدئوهایی از هُل‌دادن زنی با خودرو ون ‌گشت‌ارشاد جنجال‌آفرین شد. زنی که می‌خواست مانع شود تا دختر بیمارش را به مقرِ گشت‌ارشاد در خیابان وزرای تهران ببرند. گزارش واقعه اول و تصاویر واقعه دوم و البته تصاویر دیگری که جسته گریخته منتشر می‌شد بارها واکنش‌برانگیز شد و صدای بسیاری را درآورد. حتی بسیاری از دین‌مداران با اعتراض به این رویه، این شیوه اجرای حجاب در کشور را فاقد هر گونه ارزش دانسته و آن را با برداشتن چادر از سر زنان در دوره رضاخان مقایسه کردند.

حتی چندی پیش دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر اصفهان نتیجه مشاوره با بیش از 2 هزار نفر از دستگیر‌شدگان توسط ‌گشت‌ارشاد را نشان از ناکامی این شیوه اعلام کرد.

حجت‌الاسلام احمد عبدالهی‌نژاد در توئیترش نوشت: «بدون شک مسئله عفاف و حجاب از مسائل مهم جامعه اسلامی به شمار می‌رود. ولی عملکرد ‌گشت‌ارشاد به شیوه کنونی و نحوه برخورد دستگاه قضایی، هیچ اثر مثبتی نداشته است». او ادامه داد: «بنده این نکته را نه از سر احساسات بلکه پس از بررسی نتیجه مشاوره با بیش از 2هزار نفر از دستگیرشدگان عرض می‌کنم‌».

با این وجود این رویه ادامه یافته و روز جمعه خبر فوت ژینا امینی دوباره آن را به سرخط خبرها آورد.

مرگ پر ابهام دختر جوان

دیروز از خبرگزاری‌ها گرفته تا صفحه‌های شخصی اینستاگرام و توئیتر و سایر فضاهای مجازی پر طرفدار در ایران لبریز بود از واکنش به مرگ مهسا امینی دختر 22 ساله سقزی. همچنین آرامستان شهر سقز در نزدیکی شهر سنندج در استان کردستان مملو از جمعیت عزادار این دختر بود که برای خاکسپاری‌‌اش با وجود تدابیر امنیتی حاضر شده بودند.

بسیاری مرگ مهسا امینی را تنها به یک دلیل می‌دانند؛ ادامه رویه‌ای اشتباه در ایجاد رعب و وحشت در جامعه مخصوصا برای زنان و دختران. رویه‌ای که با وجود اذعان به بی‌حاصلی‌اش در نیل به اهداف اولیه، با سماجتی غیرقابل توجیه دنبال می‌شود

براساس اطلاعیه بیمارستان کسری جسم بی‌جان مهسا(ژینا) امینی در ساعت 20:22 روز سه شنبه 22 شهریور ماه با ارست قلبی تنفسی (کد 99)، بدون علائم حیاتی و میدریاز دوبل (مرگ مغزی) به این بیمارستان منتقل شده بود.

در همان ساعات اولیه انتقال پیکر مهسا به بیمارستان خبرگزاری فارس این گونه نوشت: «به دنبال حادثه تلخ عارضه قلبی خانمی به ‌نام مهسا امینی که به‌دلیل هنجارشکنی برای اخذ تعهد و آموزش قوانین به مقر پلیس منتقل شده بود، پلیس تهران اعلام کرد: خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخش‌های پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که در جمع سایر افراد به‌طور ناگهانی دچار عارضه قلبی شد. بلافاصله این خانم توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان است».

در حالی که پدر و مادر و برادر مهسا که او را تا آخرین لحظات قبل از دستگیری همراهی می‌کرد از سلامت کامل مهسا تا لحظه پیش از دستگیری خبر دادند و مادر و پدرش سابقه هر گونه بیماری را در او رد کردند، خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع آگاه این گونه نوشت: «مهسا امینی به دنبال ایست قلبی توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد و پس از احیا در فاصله 2 ساعت، 2 مرتبه دیگر نیز ایست قلبی کرده که مجدداً احیا شده است. در سی تی اسکن مغزی علایمی مبنی بر هیدروسفال بودن (عارضه قبلی) گزارش شده است. وی در پنج سالگی هم تومور مغزی عمل کرده و مبتلا به بیماری صرع و دیابت نوع یک بوده است. نامبرده مجدداً بعد از ظهر روز جمعه ایست قلبی می‌کند و نهایتاً پس از ۴۵ دقیقه عملیات احیای قلبی cpr، به علت ایست قلبی ریوی فوت می‌کند».

این منبع آگاه ادعایی در حالی اطلاعات پزشکی مهسا را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد که بیمارستان کسری در بیانیه‌ای اعلام کرد: «کادر درمان به علت رعایت منشور جهانی حقوق بیمار حق انتشار هیچ گونه اطلاعاتی در خصوص روند درمانی بیمار در زمان بستری بجز خانواده درجه یک و مراجع قضایی (در صورت ارائه مجوز) ندارد».

واکنش‌های بسیار به فوت بهت‌آور مسافر سقز

اما در این میان از مردم گرفته تا هنرمندان و ورزشکاران و نمایندگان مجلس و مسئولان سابق و تا حدی فعلی هم به مرگ مهسا امینی واکنش نشان دادند و اغلب بر رویه ‌گشت‌ارشاد تاختند. در این میان البته گروهی هم همان سناریوی سقوط هواپیمای اوکراینی را در پیش گرفتند. سقوطی که به مرگ 176 مسافر منجر و تا یک هفته دلیلش با قاطعیت نقص فنی هواپیما اعلام و پس از آن واقعیتِ انکارناپذیر واقعه بر همه معلوم شد.

هرچند ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور کشور باز هم به سرعت دستور پیگیری و رسیدگی به ماجرای جانباختن مهسا امینی را داد، اما اغلب طرفدارانش سعی کردند ماجرا را یک اتفاق معمولی تفسیر کنند. اتفاقی که گویا می‌تواند به راحتی رخ دهد. محسن مهدیان، مدیرعامل موسسه همشهری در اینستاگرام نوشت: «ناجا قانون را اجرا کرده؛ هر کس در مسیر رسیدگی به خطایش دچار عارضه شد، مقصر نظام است؟!».

سیاوش آقاجانی، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گیلان در واکنشی عجیب به ماجرای درگذشت مهسا امینی نوشت: «آیا می‌دانید سالانه چندین ورزشکار و تماشاچی در میادین ورزشی یا حتی حین تماشای مسابقه ورزشی در منزل دچار سکته می‌شوند؟! پس چرا ورزش تعطیل نمی‌شود؟!».

در حالی که پلیس می‌گویند در هیچ کدام از قسمت‌های فرایند دستگیری بدحجابان از اعمال زور استفاده نمی‌شود، اما بارها تصاویری از برخورد خشونت‌آمیز گشت‌های‌ارشاد برای سوار کردن زنان به داخل این ون‌های مشهور منتشر شده که چندان موید این ادعا نیست

محمد حسن قدیری ابیانه، فعال سیاسی اصولگرا هم گفت: «تعداد زیادی از زنان در جلسه توجیهی حضور داشتند، اگر برخورد پلیس باعث سکته مهسا امینی شده باید بقیه هم سکته می‌کردند». او حتی به زنان پیشنهاد داد: «خانم‌ها حجاب و قوانین را رعایت کنند تا فراخوانده نشوند. وقتی بابت حجاب تذکر می‌گیرند، مقاومت نکنند!».

اما اغلب واکنش‌ها به مرگ مهسا امینی ابراز همدردی با خانواده او ابراز خشم و انتقاد از رویه است که در سال‌های اخیر ‌گشت‌ارشاد در کشور در پیش گرفته است و به نظر می‌رسد اغلب از آن ناراضی هستند.

جلیل رحیمی جهان آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی در توئیتر خود اینگونه واکنش نشان داد: «مجلس باید موضوع مهسا امینی را پیگیری کند. امنیت جانی مردم مقدم بر هر ارشادی است».

عباس عبدی، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار به ماجرای مهسا امینی، دختری که به دلیل بدحجابی توسط ‌گشت‌ارشاد بازداشت شده بود، واکنش نشان داد و نوشت: «درباره خانم مهسا امینی چه باید گفت که پیشتر و در موارد کمابیش مشابه گفته نشده باشد؟ یک کلام این طرز اداره کشور نیست. نه قانونش مربوط مطابق خواست عمومی است، نه در اجرا می‌توانند متعادل رفتار کنند، و نه قادرند که به شفافیت تن دهند .انتظار هم دارند که ادعاهایشان پذیرفته شود».

سید عباس صالحی، وزیر سابق ارشاد هم در توئیترش نوشت: «اتفاقات مکرر ناگوار گشت ارشاد خطای راهبردی را نشان می‌دهد، هم بدحجابی کنترل نشد هم از اعتبار پلیس به عنوان نهاد حفظ امنیت کاسته شد و هم پرونده اجتماعی و انسانی چون مهسا امینی را برای نظام باز کرد. هنوز نمی‌خواهیم در شیوه‌ها تجدید نظر کنیم؟».

در هر حال به نظر می‌رسد مرگ مهسا امینی، دختر جوان سقزی، پس از بازداشت توسط ‌گشت‌ارشاد در تهران، ادامۀ روندِی است که کارشناسان امور اجتماعی بارها نسبت به آن هشدار داده‌اند. رویه‌ای که دیوارهای اعتماد بین مردم و حاکمیت را هر چه بلندتر کرده و در نهایت به فروپاشی اجتماعی بدل خواهد شد.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز