به روز شده در: ۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۵۳۸۸۹۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۱ - ۲۲ شهريور ۱۴۰۱

گذر زمان بخت احياي برجام را كمتر مي‌كند

از هفته گذشته و زماني كه ايران پاسخ خود را به آخرين ملاحظات امريكا در مورد متن احياي برجام داد، شاهد پيام‌هايي دلسردكننده از طرف‌هاي غربي در مورد دورنماي احياي برجام هستيم.
روزنو :

گذر زمان بخت احياي برجام را كمتر مي‌كند

روزنو :از زمان ارسال آخرين پاسخ ايران به ملاحظات امريكا در خصوص متن توافق احياي برجام، مقام‌هاي غربي اظهارات نااميدكننده‌اي در مورد دورنماي احياي برجام مطرح مي‌كنند. بعد از يك‌سال و نيم مذاكرات براي احياي برجام، همچنان دورنماي روشني در مورد نتيجه اين مذاكرات و رفع تحريم‌هاي ظالمانه عليه ايران وجود ندارد. اردشير سنايي، استاد علوم سياسي و روابط بين‌الملل معتقد است كه گذار زمان به ضرر احياي برجام عمل مي‌كند و هر قدر بيشتر زمان بگذرد، بخت احياي برجام كمتر مي‌شود. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با اردشير سنايي، استاد علوم سياسي و روابط بين‌الملل مطالعه مي‌كنيد.

از هفته گذشته و زماني كه ايران پاسخ خود را به آخرين ملاحظات امريكا در مورد متن احياي برجام داد، شاهد پيام‌هايي دلسردكننده از طرف‌هاي غربي در مورد دورنماي احياي برجام هستيم. فكر مي‌كنيد دليل اين ابراز نااميدي‌ها و تغيير لحن چيست؟

متاسفانه به اين دليل كه ما به ابعاد دقيق پاسخ‌ها دسترسي نداريم و جزييات پيام‌هاي رد و بدل شده در اختيار ما نيست، نمي‌توان مصداقي در مورد آنها صحبت كرد. قصه برجام كم‌كم در حال تبديل شدن به قصه‌هاي هزار و يك شب و افسانه‌هاي قديمي مي‌شود كه واقعا نمي‌توان از الان انتهاي آن را ديد. آنچه از ظاهر قضيه بر مي‌آيد، اين است كه پاسخ‌هايي كه رد و بدل مي‌شود يا مشتمل بر موضوع‌هاي فرابرجامي است يا موضوع‌هاي جديد يا شرط‌هاي جديدي در هر پاسخ مطرح مي‌شود كه هر يك از آنها اگر كليت فرآيند احياي برجام را زير سوال نبرند و باعث شكست پروژه احياي برجام نشوند، دست‌كم زمان رسيدن به برجام را به تاخير مي‌اندازند. نكته‌اي كه با اطلاعات موجود مي‌توان در مورد آن صحبت كرد، اين است كه با توجه به تحولاتي كه رخ مي‌دهد، مي‌توان گفت كه ما به زودي شاهد اجراي برجام نخواهيم بود و حداقل بايد دو فرآيند ديگر را هم پشت سر بگذاريم. يكي نشست شوراي حكام آژانس است كه از روز دوشنبه آغاز شد و ديگري انتخابات ميان‌دوره‌اي كنگره امريكاست كه به نظر مي‌رسد آن را هم بايد پشت سر گذاشت تا بعد از آن ببينيم آيا زمينه براي احياي برجام فراهم است يا نه.
فكر مي‌كنيد چرا موضوع انتخابات ميان‌دوره‌اي امريكا به يك امر تعيين‌كننده در فرآيند احياي برجام تبديل شده است؟ يكي از شعارهاي دولت دموكرات جو بايدن، احياي برجام بود، اما به نظر مي‌رسد كه برخي سران حزب دموكرات تصور مي‌كنند احياي برجام در آستانه انتخابات به ضررشان باشد.

به هر حال هر قدر اين پروسه طولاني‌تر شد، هم آيتم‌هاي جديدي به آن اضافه شد و هم تلاش‌هاي مخالفان برجام چه در داخل امريكا، چه در داخل ايران و چه در سطح منطقه و جهان افزايش پيدا كرد و شاهد هستيم كه با طولاني‌تر شدن اين مذاكرات، تاثيرگذاري فشارهاي مخالفان هم بيشتر شده است. وقتي به يك رويداد بسيار مهم در يكي از كشورهاي تعيين‌كننده، مانند انتخابات ميان‌دوره‌اي كنگره در ايالات متحده امريكا نزديك مي‌شويم، هر دولتي در امريكا تلاش مي‌كند تا از اقدام‌هاي بزرگ و جنجالي خودداري كند و شرايط را در سطح نسبتا مطلوبي كه امكان راي آوردن هوادارانش را بيشتر مي‌كند، حفظ كند. در آستانه انتخابات ميان‌دوره‌اي كنگره، هنوز به صورت قطعي نمي‌توان حكم داد كه چه اتفاقي رخ خواهد داد، آيا دموكرات‌ها اكثريت خود را در هر دو مجلس حفظ مي‌كنند يا از دست خواهند داد، قاعدتا در تصميم‌گيري طرف مقابل در مورد احياي برجام موثر خواهد بود و اين ريسك را نمي‌‌پذيرند كه كاري را پيش از انتخابات انجام دهند كه مورد استفاده منتقدين و مخالفان‌شان قرار بگيرد و از آن فضا عليه دولت استفاده شود و اكثريتي را كه در اختيار دارند از دست بدهند.


به هر حال دولت امريكا هم مانند ايران بايد در مجموع محاسباتش، چه در داخل و چه در خارج همه جوانب را در نظر بگيرد و با توجه به آن تصميم خودش را بگيرد. نتيجه انتخابات براي امريكا بسيار مهم است و به ويژه براي حزب حاكم دموكرات موضوع بسيار پراهميتي است و مي‌تواند پيش‌زمينه‌اي براي موفقيت يا شكست در انتخابات رياست‌جمهوري دو سال بعد امريكا باشد. مجموع اينها را اگر كنار هم بگذاريم، به اين نتيجه مي‌رسيم كه نمي‌توان بحث انتخابات ميان‌دوره‌اي كنگره را كنار بگذاريم و انتظار داشته ‌باشيم زمامداران امريكا بدون توجه به اينكه آيا اين موضوع ارتباطي با محتواي برجام دارد يا نه، آن را در محاسبات خودشان در نظر نگيرند يا اقدامي پر ريسك انجام دهند كه تاثير بسزايي در نتايج انتخابات برجاي بگذارد.

فرموديد كه برخي مسائل جديد يا خارج از برجام ممكن است در پيام‌هاي طرفين در مورد متن احياي برجام مطرح شده ‌باشد. اما در مواضع اعلاني ايران و حتي ايالات متحده امريكا در ماه‌هاي اخير، همواره تاكيد بر احياي برجام به شكل موجود مي‌شود. با توجه به اينكه كه قرار نيست تغييري در متن توافق ايجاد شود، چرا رسيدن به توافقي براي احياي آن تا اين اندازه سخت شده است؟

من فكر مي‌كنم كه زمان عليه احياي برجام عمل كرد و هر قدر زمان بيشتري سپري شد، احياي برجام سخت‌تر و مستلزم پرداخت هزينه‌هاي بيشتر شد. به عبارتي مي‌توان گفت كه به تدريج ارزش برجام كمتر از منافعي شد كه طرفين فكر مي‌كنند بدون احياي برجام از دست مي‌دهند. به نظر من مشكل اصلي اين بود كه زماني كه مذاكرات براي احياي برجام آغاز شد، تقريبا طرفين اراده لازم را براي رسيدن به يك توافق و احياي مجدد توافق قبلي داشتند، اما وقتي چند دور نخست مذاكرات در خرداد ماه ۱۴۰۰ متوقف شد و ادامه آن به تشكيل دولت جديد در ايران منوط شد و بعد از آمدن دولت جديد هم چند ماه زمان گذشت تا در آذرماه مجددا مذاكرات از سرگرفته ‌شود، زمان و اتفاقات جديد رفته‌رفته باعث شد كه فضا تغيير كند. حمله روسيه به اوكراين، كاملا فضاي بين‌المللي را تغيير داد و موضوعات بعدي هم پشت سر هم آثار خود را بر فرآيند احياي برجام گذاشتند. مي‌توان گفت طرفين هر چه جلو رفتند و اين مذاكرات برخلاف انتظار اوليه ايران فرسايشي شد، امري كه ايران از ابتدا مخالفت خود را با آن اعلام كرده‌ بود، به تدريج اهميت نتيجه مذاكرات كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر شد و در برابر مخالفت‌ها با احياي برجام پررنگ‌تر و پررنگ‌تر شد. به نظر مي‌رسد كه هر قدر زمان بيشتري بگذرد و در احياي برجام تعلل شود، اين وضعيت تشديد خواهد شد و روز به روز از احياي مجدد برجام دورتر مي‌شويم. رابطه معكوسي ميان گذر زمان و احياي برجام به وجود آمده است، هر قدر زمان مذاكرات براي احياي برجام طولاني‌تر شود، احتمال رسيدن به توافق كمتر و كمتر مي‌شود.

نقش روسيه و چين را در احياي برجام چگونه مي‌بينيد؟ آيا مسكو و پكن مشوق احياي برجام هستند يا چشم‌انداز منافع آنها هم در برجام كمرنگ‌تر شده است؟

اين هم جزو مواردي است كه خيلي واضح در مورد آن نمي‌توان اظهارنظر كرد. به نظر مي‌رسد كه در طول يك‌سال و نيم مذاكرات، روسيه و چين مواضع متفاوتي داشته‌اند. در مقطعي احياي برجام براي اين دو كشور هم حايز اهميت بود، اما در مقطعي دست‌كم براي روسيه احياي برجام چندان خوشايند نبود، به ويژه بعد از حمله به اوكراين، در مباحثي مانند انرژي و بازار جهاني نفت و قيمت حامل‌هاي انرژي، روسيه در اين‌گونه موارد سعي كرد كه منافع خودش را در مذاكرات در نظر بگيرد و چندان تمايلي به اينكه مذاكرات هر چه سريع‌تر به نتيجه برسد، نشان ندهد. الان هم موضع مسكو و پكن چندان روشن نيست.

اما در يك موضوع مي‌توان نظر قطعي داد و آن اين است كه چين و روسيه هم در مورد اينكه بايد برنامه هسته‌اي ايران محدود و مهار شود، با امريكا و اروپا اشتراك نظر دارند. اما در هر صورت قدرت‌هاي جهاني و بزرگ در همه موضوع‌ها سعي مي‌كنند كه از ابزارها و كارت‌هاي مختلف در روابط‌شان با هم استفاده كنند و منافع خودشان را در هر موضوعي بر هر چيز ديگر ارجح مي‌دانند. قاعدتا برجام هم در همين چارچوب بايد بررسي شود و انتظار اينكه چين و روسيه منافع ما را در اين موضوع دنبال كنند، زياد از حد خوش‌بينانه است.

در ايران شاهد برخي اظهارنظرها هستيم كه احياي برجام به شكل قبلي منافعي براي ايران ندارد يا حتي برخي معتقدند كه منفعتي در احياي برجام وجود ندارد. فكر مي‌كنيد چنين نظراتي تا چه اندازه درست باشد؟

عده‌اي از همان ابتدا با برجام مخالف بودند، چه عده‌اي كه از منظر ايدئولوژيك به قضيه نگاه مي‌كردند و چه كساني كه منافع اقتصادي داشتند يا به هر دليل مواضع‌شان كاملا مخالف برجام بود، گروهي هم بعد از انعقاد برجام تلاش كردند كه ادامه مسير را مختل كنند. با خروج امريكا از برجام فرصت براي اين عده از مخالفان داخلي مهيا شد و به راحتي توانستند نظرات خودشان را به عنوان يك نظر درست به حاكميت قالب كنند. با كنار رفتن دونالد ترامپ و روي كار آمدن بايدن و شروع مذاكرات براي احياي برجام، اين گروه دوباره فعال شدند و تمام تلاش‌شان اين بود كه جلوي از سرگيري اجراي برجام را بگيرند. درون اين گروه مي‌توان گفت كه دو ديدگاه وجود داشت، يك ديدگاه معتقد بود كه نبايد اين اتفاق در دولت دوازدهم رخ بدهد و گروه ديگري هم بودند كه نظرشان اين بود كه نه، بدون توجه به اينكه چه گروهي سر كار باشد، نبايد اين اتفاق بيفتد. الان هم هر دو دسته و به ويژه دسته دوم معتقدند كه برجام از ابتدا منافعي براي ما نداشت و الان هم احياي آن منفعتي در پي نخواهد داشت. اما اينكه آيا اين نظر درست است يا نه، مشاهده مي‌كنيم كه واقعيت‌هاي موجود خلاف نظر اين گروه‌ها را نشان مي‌دهد، يعني اگر هيچ منفعتي در برجام وجود نداشت، نبايد دولت مردمي و انقلابي سيزدهم اين همه مدت پاي ميز مذاكره برود و تلاش كند كه برجام را احيا كند. به نظر مي‌رسد كه حتي دولت اصولگرا هم متوجه شد كه به‌‌رغم شعارهايي كه از قبل مي‌داد، بدون اينكه بخواهد موضوع هسته‌اي را حل و فصل كند، امكان غلبه بر مشكلات اقتصادي وجود ندارد، چون اگر داشت، همين دولت مي‌توانست آن مسير را در پيش بگيرد و برنامه جايگزينش را به جاي برجام اجرا كند و آنقدر مذاكرات را ادامه ندهد. مي‌توان اين‌گونه جمع‌بندي كرد كه مخالفان با انگيزه‌هاي مختلف هنوز با احياي برجام مخالف هستند، اما به نظر مي‌رسد كه نگاه دولت با اين گروه متفاوت است و فكر مي‌كند كه اگر نتواند احياي برجام را به نتيجه برساند، حل و فصل مشكلات عديده اقتصادي امكان‌پذير نخواهد بود.

ايده‌اي در بين برخي رسانه‌ها و تحليلگران جريان دارد كه معتقد است هر قدر به زمستان نزديك‌تر شويم، اروپا به دليل محروميت از انرژي روسيه، تمايل بيشتري به احياي برجام و بهره‌مندي از انرژي ايران پيدا مي‌كند و فشار بيشتري براي احياي برجام وارد مي‌كند. فكر مي‌كنيد كه اين ايده درست باشد يا نه؟

اين ايده هم از آن ايده‌هاي خامي است كه متاسفانه هر از چندگاهي در كشور ما مطرح مي‌شود و تبعات و هزينه‌هاي زيادي را به كشور تحميل مي‌كند. اروپايي‌ها نه توانش را دارند و نه تمايل دارند كه بتوانند روي امريكا تاثيرگذاري كنند تا امريكا را وادار كنند كه به خاطر منافع اروپا كاري را انجام دهد يا ندهد. اگر اروپايي‌ها چنين توانايي داشتند، در همان دوره ترامپ مانع خروج امريكا از برجام مي‌شدند. الان هم درست است كه با دشواري‌هاي انرژي مواجه هستند و به خاطر مساله انرژي در آينده نزديك با دشواري‌هاي بيشتر مواجه خواهند شد، اما نمي‌توان اين امكان را در نظر گرفت كه اروپا براي مواجهه با بحران انرژي بر احياي برجام اثرگذار باشد. نخست به اين دليل كه منابع گازي ايران امكان صادرات ندارد و در شرايط فعلي خودمان در زمستان نياز به واردات گاز داريم تا مشكلات خودمان را حل كنيم. منابع نفتي ايران هم در چند سال گذشته نشان داده است كه آنقدر بر بازار جهاني انرژي موثر نيست كه بتواند مشكل زمستان سخت و سرد اروپا را با فروش نفت ايران و ورود آن به بازارهاي جهاني حل و فصل كند. به نظر مي‌رسد كه اين ايده هم مبتني بر همان نگاه‌هاي انتزاعي و دور از واقعيتي است كه همواره بر سياست خارجي ايران در ۴۴ سال گذشته سايه افكنده و عمدتا چيزي جز هزينه به بار نياورده است.

بر اساس اطلاعات موجود دست‌كم با عبور از دو فرآيند، يعني نشست شوراي حكام و بعد از آن انتخابات ميان‌دوره‌اي كنگره امريكا، احياي برجام امكان‌پذير نيست.

دولت امريكا اين ريسك را نمي‌‌پذيرد كه كاري را پيش از انتخابات انجام دهد كه مورد استفاده منتقدين و مخالفانش قرار بگيرد و از آن فضا عليه دولت استفاده شود و اكثريتي را كه در اختيار دارند از دست بدهند.
زمان عليه احياي برجام عمل كرد و هر قدر زمان بيشتري سپري شد، احياي برجام سخت‌تر و مستلزم پرداخت هزينه‌هاي بيشتر شد. به عبارتي مي‌توان گفت كه به تدريج ارزش احياي برجام كمتر از منافعي شده است كه طرفين احساس مي‌كنند بدون برجام از دست مي‌دهند.

هرقدر زمان بيشتري بگذرد و در احياي برجام تعلل شود، اين وضعيت تشديد خواهد شد و روز به روز از احياي مجدد برجام دورتر مي‌شويم. رابطه معكوسي ميان گذر زمان و احياي برجام به وجود آمده است، هر قدر زمان مذاكرات براي احياي برجام طولاني‌تر شود، احتمال رسيدن به توافق كمتر و كمتر مي‌شود.

قدرت‌هاي جهاني و بزرگ در همه موضوع‌ها سعي مي‌كنند كه از ابزارها و كارت‌هاي مختلف در روابط‌شان با هم استفاده كنند و منافع خودشان را در هر موضوعي بر هر چيز ديگر ارجح مي‌دانند. قاعدتا برجام هم در همين چارچوب بايد بررسي شود و انتظار اينكه چين و روسيه منافع ما را در اين موضوع دنبال كنند، زياد از حد خوش‌بينانه است

مخالفان با انگيزه‌هاي مختلف هنوز با احياي برجام مخالف هستند، اما به نظر مي‌رسد كه نگاه دولت با اين گروه متفاوت است و فكر مي‌كند كه اگر نتواند احياي برجام را به نتيجه برساند، حل و فصل مشكلات عديده اقتصادي امكان‌پذير نخواهد بود.

منبع: اعتماد
عکس روز
خبر های روز