به روز شده در: ۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۳
کد خبر: ۵۳۸۶۷۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۱

شیلر رسولی چگونه خودکشی را به تجاوز ترجیح داد؟

شامگاە روز شنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۱، یک مرد متجـاوز قصد تعرض جنسی به یک زن جوان ۳۶ ساله به نام شلیر رسولی و اهل روستای "چشمیدر" از توابع شهرستان مریوان واقع در استان کردستان را داشتە و این زن جوان برای نجات خودش، از پنجره منزل به پایین پریده است.
روزنو :

شیلر رسولی چگونه خودکشی را به تجاوز ترجیح داد؟

روزنو :این روزها شاید نام شلیر رسولی را شنیده باشید و بیشتر هم بشنوید.

شامگاە روز شنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۱، یک مرد متجـاوز قصد تعرض جنسی به یک زن جوان ۳۶ ساله به نام شلیر رسولی و اهل روستای "چشمیدر" از توابع شهرستان مریوان واقع در استان کردستان را داشتە و این زن جوان برای نجات خودش، از پنجره منزل به پایین پریده است. مردی به نام گوران قادری به بهانه کمک به همسرش، از شلیر رسولی درخواست کمک کرده است و این زن با مراجعه به خانه گوران از سوی این مرد مورد تعرض قرار می‌گیرد و از ترس تجاوز خود را از پنجره به بیرون پرتاب می‌کند. زنی پاکدامن که جسمش را از چنگال مردی از جهانِ مردگان رهانیده، از جانِ خودش گذشته تا غرور و شرافتش در خفا دفن نشود. زنی که خودکشی کرد تا زنده بمانَد.

صفحه اینستاگرامی «مدرسه فروغ» که به صورت تخصصی به موضوع آزار و خشونت‌های جنسی می‌پردازد در یادداشتی نوشت: این روزها شاید نام شلیر رسولی را شنیده باشید و بیشتر هم بشنوید. زنی رودرروی موقعیتِ آزار جنسی و تجاوز که از شدت هراس و ترس و برای فرار از دستِ همسایه‌ی آزارگرْ خود را از پنجره‌ی طبقه‌ی دوم ساختمان مسکونی پرتاب می‌کند و جانش را از دست می‌دهد. خودکشی و مرگِ تلخ خانم رسولی را «شهادت» توصیف کردند و به او لقب «شهیدِ شرافت» دادند.

زنی که در مواجهه با موقعیتِ تجاوز ناچار از جان خود می‌گذرد «شهیدِ راهِ شرافت» قلمداد می‌شود اما همان جامعه و فرهنگی که امروز او را شریف می‌داند در صورتِ زنده ماندنش پس از تجربه‌ی هولناکِ تجاوز، شرافتِ او را بربادرفته می‌دانست.

خوب است بپرسیم زنی در این موقعیت اگر زنده می‌ماند آیا «بی‌شرافت» بود‌؟ آیا این راهی است که پیش روی قربانیانِ آزار جنسی می‌گذاریم؟‌ یا مرگِ خودخواسته و شرافت؟ یا قربانی تجاوز شدن و بی‌شرافتی؟ آیا تجاوز جنسی که یکی از رنج‌بارترین تجربه‌های نقض حریمِ جسم و روانِ آدمی است اساسا به شرافت یا بی‌شرافتیِ فردی که مورد تجاوز قرار گرفته مربوط می‌شود؟

آیا تجاوز جنسی متر و معیاری برای سنجش شرافتِ قربانی است؟ آیا شهیدِ راهِ شرافت دانستنِ زنی که از ترس تجاوز خودکشی کرده، رفتاری در ادامه‌ی فرهنگ قربانی‌نکوهی و گذاشتنِ مسئولیتِ رفتار آزارگران جنسی بر دوشِ قربانیان نیست؟

پرسش‌های بیشتری هم می‌توان طرح کرد. می‌توان تصور کرد که قوانین بازدارنده و حمایتیِ لازم و کافی در زمینه‌ی آزار جنسی و تجاوز در کار می‌بود. قوانینی که از یک سو آزار جنسی را به رفتاری پرهزینه و دارای عواقب جدی قانونی بدل کند و از سوی دیگر به آزاردیده‌ی جنسی اطمینان دهد که از حمایت کامل قانون و دادرسیِ حساس به برابری جنسیتی برخوردار خواهد بود. ای بسا در این صورت زنی در موقعیتِ شیلر رسولی خودکشی نمی‌کرد و «شهید راه شرافت» هم لقب نمی‌گرفت.

می‌توان تصور کرد که پیکانِ تیزِ پرسش‌ها و ناباوری‌ها و سرزنش‌های جامعه و خانواده در مواجهه‌ با چنین تجربه‌ی رنج‌باری نه به سوی قربانی آزار جنسی که متوجه آزارگر و پدیده و فرهنگِ آزارگری می‌بود. اگر جامعه با به رسمیت شناختنِ رنجِ فرد آزاردیده کنار او می‌ایستاد و برای بازسازیِ خودِ آسیب‌دیده‌اش همراهی می‌کرد؛ ای بسا زنی در موقعیتِ شیلر رسولی خودکشی نمی‌کرد و شهید راه شرافت هم لقب نمی‌گرفت.

رسول اسدزاده، روزنامه‌نگار نیز می‌نویسد: مرگِ شلیر رسولی در مریوان برای من یادآور اثر مشهورِ‌ لورنزو برنینی است. جیان لورنزو برنینی مجسمه ساز نابغه ایتالیایی اثری خلق کرده به نامِ "تجاوز به پروسرپینا" این شاهکارِ تاریخِ هنر که صحنه ربودن پروسرپینا ( الهه کشاورزی و مهرِ مادری ) توسط پلوتون ( الهه جهان مردگان ) و بردن او به دنیای اموات را روایت می‌کند، به‌ واسطهٔ تلقی مردمان کهن از افسانهٔ ربوده‌ شدن پروسپرینا، عنوان تجاوز را بر خود دارد. از نمای سمت چپ، گشادگی قدم‌های پلوتون، گام برداشتن او به‌سوی دنیای مردگان را القا می‌کند و از نمای روبرو او را مانند کسی می‌بینیم که غنیمتی را به چنگ آورده و فاتحانه آن را در آغوش می‌فشارد. هم‌زمان از نمای روبرو پروسرپینا را می‌بینیم که تقلا می‌کند به جهان زندگان بازگردد. اگر از سمت راست به مجسمه نگاه کنیم اشکی که بر گونه‌اش جاری شده و آشفتگی گیسوانش که باد در آن پیچیده را مشاهده می‌کنیم. از نمای روبرو پروسرپینا دیده می‌شود که با یکی از دست‌هایش صورت پلوتون را کنار می‌زند و از نمای راست مجسمه دستان نیرومند پلوتون را می‌توان دید که پروسرپینا را محکم نگه داشته و انگشتانش را در گوشت ران و پهلوی او فروکرده‌ است. لب‌های پروسرپینا نیمه‌باز هستند گویی او در حال ناله و خواهش برای رهایی است.

به این می‌اندیشم که کلنجار رفتن و مبارزه شلیر با آن مرد برای حفظ دامن چگونه بوده؟ شبیه به مجسمه برنینی بوده یا دهشتناک‌تر؟ به گوران قادری فکر می‌کنم، مردی از جهان مردگان که چطور همسایه و خویشِ خودش را به دلیل یک جنبشِ غیر عقلانیِ غریزه به کام مرگ کشانده... به سیری ناپذیری و غیر قابل پیش بینی بودن ما آدم‌ها در رویارویی با زیبایی و هَوَس می‌اندیشم... دریغ از ما آدم‌ها که گاهی بی‌واسطه به جهان مردگان وصل می‌شویم و خودمان بَدَل می‌شویم به مَلِک اَلموت.
واکنش کاربران چیست؟

کاربری به نام «بنفشه» در رشته توئیتی به این سوژه ورود می‌کند: زنی برای رهایی از تعرض جنسی خود را از بالای ساختمانی به پایین پرتاب می‌کند و کشته می‌شود. مردان آن سرزمین در اتفاقی نادر در حمایت از زن راهپیمایی می‌کنند. اخبار از شجاعت زن منتشر می‌شود. و من به این فکر می‌کنم اگر آن زن به دست شوهر، پدر یا برادرش کشته می‌شد باز شاهد این اعتراضات بودیم؟ یا دلیل این خشم و این اعتراضات این است که به ناموس مردان دست درازی شده و دلیل این مرحبا گفتن‌ها دفاع از آبرو و شرافتی‌ست که نباید به هیچ شکل مورد تعرض قرار بگیرد؟

رها: تو در امتحان شرافت؛ قبولی....

سوگلی: شیلر نمُرد؛ شیلر قربانیِ برخی مفاهیم شد. اگر امیدی داشت که بعد از این اتفاق شوم می‌تونه به دامن جامعه برگرده و پشتش گرمه هرگز خودش و نمی‌کشت

میلاد: درباره ابعاد اجتماعی، حقوقی و فرهنگی مرگ شیلر رسولی بارها گفته شد. ولی کسی هم از احتمال "اختلال روانی" مرد متجاوزی که علیرغم همسر داشتن و باردار بودن او و با این سطح خشونت برای تجاوز به او برنامه می‌ریزد گفت؟ نیاز فوری به خدمات روانشناختی، حلقه مفقوده همیشگی در نقدهای اجتماعی

عکس روز
خبر های روز