کوچ اجارهنشینها به حاشیه شهر
روزنو :«در به در به دنبال یک سقف به هر قیمتی، حتی بیش از حقوق ماهیانه» این روایت میلیونها نفر است که در هوای گرم تابستان از این املاکی به آن املاکی، با استرس در رفت و آمد هستند و پس از چند روز نیمی از آنها با دیدن اجاره خانهها، به خارج از شهر میروند تا شاید دهها کیلومتر آنطرفتر از محل کارشان یک سرپناه پیدا کنند. امروزه با افزایش اجاره بها آنچه مشهود است، گستردهتر شدن پهنه حاشیه نشینی و تراکم شدید جمعیت در این شهرهای بدون امکانات است.
در شهرستانهاي ملارد، شهرري، سرآسياب، مهرشهر، فرديس، ورامين، پرند و پرديس و... آنقدر مشتري خانه وجود دارد که ميتوانند اين شهرستانها با کمترين امکانات، تبديل به شهري مجزا يا حتي استان شوند. در شرايطي که افزايش اجاره بها از سوي دولت 25 درصد اعلام شده، اما مالکان بيتوجه به اين قانوني تا 200 درصد، افزايش اجاره بها را در مرکز تهران اعمال کردهاند. اين موضوع را ميتوان در صحبتهاي مردم و مشاوران منصف املاک بهوضوح مشاهده کرد، در فصلي که به فصل پيک اثاث کشي شهرت دارد، بنگاهها از رکود کاريشان سخن ميگويند و مردم هر سال براي پيدا کردن يک سقف نااميدتر ميشوند. صحبت از کوچ مردم به حاشيه تهران و ديگر کلانشهرهاست، آنهم در روزهايي که پروژههاي مسکن سازي دولت يازدهم، دوازدهم با شکست روبهرو شد و قضاوت در مورد ساخت ساليانه يک ميليون مسکن دولت سيزدهم زود است. اين موضوع را ميتوان در صحبتهاي يکي از شهروندان جستوجو کرد. رامين احدي، ساکن محله مولوي در تهران است و باور دارد از بُعد مسافت همينطور در حال پسرفت به مناطق حاشيهاي تهران است» او ميگويد: «10 روزه که خودم و همسرم به دنبال يک خانه 40 يا 35 متري ميگرديم، اصلا شبها خواب ندارم، صاحب خانه گفته که ملکش را براي پسرش ميخواهد، اما من ميدانم دروغ ميگويد، چون املاکي گفته، خانه 45 متري که سال پيش به ما 200 ميليون تومان رهن کامل داده، امسال همين قيمت با ماهيانه 3 ميليون تومان اجاره گذاشته است.» اين شهروند که کارمند يک شرکت در ميدان ونک است، ميگويد: «هر روز براي رسيدن به منزل، يک ساعت در بي آر تي و در فشار جمعيت هستم و صبحها وضعيت بدتر است. اميدوارم دولت فکري بهحال ما کند. اميدوارم روزي مجبور نشوم به پرديس بروم.»
سکته قلبي براي افزايش اجاره
اين شهروند در شرايطي از دلمشغولي و شب نخوابيها سخن ميگويد که همين چند روز پيش بود که يکي از اهالي رسانه و خبرنگاران باسابقه روزنامه همشهري، به دليل نبود سقف روي سر خود و خانوادهاش در فشار عصبي سکته قلبي کرد و جان باخت. روايت ياسين نمکچيان، شاعر و روزنامهنگار از زنده ياد فريدون بهرامي روزنامهنگار باسابقه اين است: «کرايه خانهاش از 80 ميليون پول پيش و پنج ميليون اجاره به دويست ميليون پيش و 15 ميليون اجاره افزايش يافت. چند روز دنبال خانه گشت و گزينهاي متناسب با بودجهاش پيدا نکرد. پنجشنبه رفت دنبال خانه، باز چيزي نبود. با غصه خوابيد و ديگر هرگز بيدار نشد. اين سرنوشت يک همکار مطبوعاتي بود.»
کوچ اجباري به حاشيه شهر
حميد سليمي، که داراي سه فرزند دختر است، هر روز صبح از شهرستان کرج خود را به محل کارش در تجريش ميرساند. او که کارگر يک رستوران است، به «آرمان ملي» ميگويد: محل زندگي ما در ملارد و سرآسياب تبديل به يک خوابگاه شده است. محل زندگي براي ما معنا و مفهوم خود را از دست داده، چون خودم بيش از 2 ساعت در مسير رفت و 2 ساعت در مسير بازگشت به منزل هستم. از اين رو نميتوانم با خانوادهام وقتي را بگذرانم؛ وقتي به منزل ميرسم آنقدر خستهام که معناي لذت در کنار خانواده را متوجه نميشوم.» اين مرد 41 ساله در ادامه صحبتهايش ميافزايد: «در مناطقي که زندگي ميکنيم، مردم ملارد، سرآسياب و انديشه که اکثرشان در تهران و خارج از تهران مشغول کار هستند، به اين شهرکها «خوابگاه» ميگويند. من ساعت 6 صبح از منزل بيرون ميآيم، تا 8صبح در شرکت هستم. به طور متوسط در مسير رفت و برگشت اگر رانندگان منصف باشند و نرخ مصوب را بگيرند، 44 هزار تومان در مسير رفت و 44 هزار تومان در مسير برگشت فقط هزينه رفت و آمدم به محل کار ميشود و اگر 5 روز در هفته و 22 روز در ماه را محاسبه کنيم، مبلغي حدود دو ميليون تومان فقط هزينه رفت و آمد من ميشود، در شرايطي که دريافتي من با دو فرزند از شرکت با 15 سال سابقه کار، 8 ميليون و 700 هزار تومان است.
بهدنبال زيرزمين و زير پله ميگردند
سال گذشته متوسط قيمت خريد يک متر واحد مسکوني در تهران به متري 30 ميليون تومان ميرسيد، اما امسال اين قيمت به مناطق پايين شهر تهران رسيده است. قيمت اجاره بهاي آپارتمان هم افزايش يافته و در برخي از محلههاي تهران بيش از 6 تا 50 ميليون تومان در ماه است. بررسيها، ما را به يک املاکي در وسط شهر و حوالي خياباناميريه ميکشاند. تا سال 96، با متري 2 ميليون و 500 هزار تومان ميشد در اين محله خانه نوساز خريد، اما حالا با اين قيمت حتي نميتوان در يک ماه اجاره پرداخت کرد. مجيد فرهاني يکي از املاکيها در خياباناميريه است که او تأکيد ميکند با افت کار مواجه شده است، آن هم در زماني که فصل جابه جايي منازل در يکي از پرتراکمترين مناطق تهران (منطقه 11) است. اين مشاور املاک در پاسخ به خبرنگار «آرمان ملي» که دليل افزايش لجام گسيخته قيمت اجاره بها چيست، ميگويد: « در سالهاي اخير و بهخصوص بعد از کرونا همه چيز تغيير کرده است. سالهاي گذشته بيشتر مشتريهاي ما در محدوده «ميدان انقلاب» تا «ميدان آزادي» و از اين سمت تا «ميدان حُر» اکثر شهرستانيهايي بودند که به دنبال خانههاي قديمي و ارزان ميگشتند ولي حالا خبري از آنها نيست و همه ميخواهند خانههاي نوساز کرايه کنند. به نظر من آن طيف از مستاجران يا از تهران رفتهاند يا اينکه براي کرايه خانه به مناطق پايينتر ميروند. به اين موضوع هم اشاره کنم که صاحبخانهها با عجله هر چه تمامتر خانههاي قديمي خود را تخريب ميکنند تا چند طبقه بالا بيايند. اگر بخواهيم واقعبينانه به موضوع نگاه کنيم ميبينيم که هيچ کاري مانند اجاره دادن خانه و همچنين ساختوساز خانه سود ندارد، چون قيمتش روزانه افزايش پيدا ميکند. اگر شما امروز يک ملکي را مثلا 3 ميليارد خريداري کنيد و 6 ماه بعد بخواهيد آن را بفروشيد، حداقل چندين ميليون سود کردهايد. امروز صبح در کانال مشاوران املاک ديدم که قيمت اجاره خانه نسبت به سال گذشته 46درصد افزايش داشته است و هفته بعد اين درصدي که اعلام کردهاند باز هم افزايش خواهد داشت. ما در مرکز شهر بيشتر مشتريهايي داريم که ميخواهند اجاره بيشتر بدهند تا اينکه مبلغ وديعه پرداخت کنند. خانههايي که من اينجا براي اجاره دارم از 60 متري شروع ميشود تا 150 متري که کف اجاره پرداختي براي اين خانهها از 4 و نيم ميليون تومان آغاز و تا رهن 800 ميليون توماني ادامه پيدا ميکند.»