تاخير در برجام و طراحی توسعه تلاش های گذشته را از بين می بَرد
روزنو :گرانی همچنان روند صعودی دارد. این وضعیت تا حدودی باعث نارضایتی مردم شده و انتظار این است که مدیران مربوطه در این زمینه تصمیماتی بگیرند که مشکلات مردم حل شود. بدون تردید یکی از مهمترین چالشهایی که در زمینه معیشتی مردم وجود دارد تحریمهای بینالمللی علیه ایران است که بهرغم اینکه دولت مذاکراتی را با کشورهای غربی داشته اما همچنان به نتیجه نرسیده و تحریمها همچنان پابرجاست. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر غلامرضا انصاری، نماینده سابق مجلس و عضو شورای شهر چهارم تهران گفتوگو کرده است. انصاری معتقد است: « توجه به کرامت انسانی برای تغییر در جامعه ایران بیش از همیشه مشهود به نظر میرسد. نکته مهم دیگر اینکه ما در دستگاههای اجرایی بدنه کارشناسی گستردهای داشتهایم که این بدنه میتواند در شرایط خطیر کنونی به دولت کمک کند تا مشکلات مردم را کاهش بدهد. این بدنه کارشناسی نیز سرمایه انسانی است که با تلاش مراکز علمی کشور در طول 4دهه گذشته به وجود آمده است. این سرمایه علمی هنوز هم دغدغه خدمت به مردم دارند و حل مشکلات مردم را جزیی از اصول اخلاقی خود قلمداد میکنند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
در هفتههاي اخير گرانيها نسبتا افزايش داشته و برخي از اقلام موردنياز مردم بهصورت تصاعدي با افزايش قيمت مواجه بوده است. ريشه اين گرانيها را در چه مسائلي ميدانيد و به نظر شما مسئولان بايد براي رفع اين مشکلات چه راهکارهايي در پيش بگيرند؟
واقعيت اين است که گرانيهاي اخير در راستاي گرانيهايي بوده که در چند سال اخير وجود داشته است. آقاي رئيسي نيز در انتخابات رياست جمهوري وعده دادند که با اين گرانيها مقابله ميکنند و اجازه نميدهند گرانيها همچنان ادامه داشته باشد. با اينوجود اين وضعيت همچنان ادامه دارد و ما مشاهــده ميکنيم قيمت کالاهاي موردنياز مردم با افزايش روبهرو است. به نظر ميرسد برخي تلاش ميکنند با شعار مردم را اقناع کنند. مسئولان بايد تلاش کنند مشکلات مردم را به شکلي حل کنند که نتيجه تدبير آنها در زندگي مردم ملموس باشد. هرچه آثار مثبت تصميماتي که اتخاذ ميشود در زندگي مردم ملموستر باشد، به همان ميزان اعتماد نسبت به دولت افزايش پيدا ميکند و در نتيجه مردم نيز در حل مشکلات به کمک دولت خواهند آمد. رويکردي که دولت اتخاذ ميکند بايد مبتني بر توسعه و حل مشکلات مردم باشد. تنها در چنين شرايطي است که ميتوان نسبت به بهبود وضعيت اقتصادي مردم اميدوارتر بود. در جهان امروز اقتصاد حرف اول را ميزند و کشورهاي جهان در حال رقابت در زمينه رشد اقتصادي هستند. در نتيجه توسعه نه بهعنوان يک انتخاب بلکه بهعنوان يک ضرورت در سطح جهان مطرح است. اين در حالي است که ما هنوز نتوانستهايم تکليف خود را با پديده توسعه روشن کنيم. اين وضعيت تنها مختص به دولت نبوده، بلکه در دولتهاي گذشته نيز وجود داشته است. ما بايد بپذيريم که توسعه داراي اصول و قواعد مشترک اما مدلهاي مختلف است و هر کشوري بر اساس مدلهايي که در اختيار دارد و متناسب با وضعيت خود در روند توسعه مشارکت ميکند. نکته قابلتأمل اين است که تلاش برخي در زمينه توسعه معطوف به ابداع راهي است که مبتني بر هيچيک از راههاي پيشين نباشد. برخي از مديران گمان ميکنند بايد راهي را براي توسعه انتخاب کنند که تاکنون در هيچ کجاي جهان تجربه نشده است.
چرا چنين رويکردي در پيشگرفته شده است؟ آيا استفاده از چنين راهکاري ميتواند کشور را در مسير توسعه قرار بدهد؟
توسعه يک پروسه همهجانبه و بلندمدت است و نميتوان با رويکردهاي کوتاهمدت به آن دست پيدا کرد. اينکه برخي از مديران شعارهايي ميدهند که تنها نتيجه کوتاهمدت دارد نميتواند ما را به توسعه رهنمون کند. بهعنوانمثال در ماههاي پاياني سال گذشته خطاب به دستگاههاي اجرايي عنوان شد که بايد فقر مطلق در سال آينده ريشهکن شود. واقعيت اين است که فقر مطلق يکشبه به وجود نيامده که بتوان آن را يکشبه از ميان برد، بلکه نيازمند يک پروسه بلندمدت است و در اين پروسه بايد زيرساختهاي لازم نيز ايجاد شود. نکته قابلتوجه ديگري که در تصميمات اخير مشاهده ميشود اين است که بدنه کارشناسي در ساختار تصميمگيري کشور نقش محوري ندارد. بدون ترديد اين بدنه کارشناسي است که ميتواند مشکلات کشور را مرتفع کند و کشور را در مسير توسعه قرار بدهد. تا زماني که اين بدنه کارشناسي نقش محوري نداشته باشد به همان اندازه ما از پروسه توسعه دور خواهيم شد. برخي از مديران نيز بهجاي توسعه از واژه پيشرفت استفاده ميکنند تا مسير ديگري را براي کشور ترسيم کنند. اين در حالي است که کشور بايد در مسير توسعه قرار داشته باشد و توسعه نيز داراي قواعد و اصول مشترک در بين همه کشورهاي جهان است. ما بايد در نظر داشته باشيم که تغيير نام به تغيير مرام و مسير منجر نخواهد شد. از سوي ديگر تأخير در طراحي برنامه ابتکاري تنها ميتواند به تعليق تلاشهاي پيشين منجر شود. ما بايد بپذيريم که توسعه ميتواند روايت مهمي براي تغيير قلمداد شود.
آيا با توجه به وضعيت اقتصادي ايران و بيثباتيهايي که در سالهاي اخيـــر در اقتصاد وجود داشته ما ميتوانيم در چرخه اقتصاد جهاني جايگاه قابل قبولي داشته باشيم؟ مهمترين موانع در اين زمينه چيست؟
امروز جهان در پيچ رشد اقتصادي و افزايش توليد ناخالص ملي قرار دارد و اغلب کشورهاي جهان تلاش ميکنند در اين چرخه جايگاه خود را ارتقا بدهند. اغلب اين کشور با افقهاي بلندمدتي که براي خود در نظر گرفتهاند با شتاب در مسير توسعه پايدار حرکت ميکنند. در اين زمينه انسان و کرامت انساني بهعنوان نقطه محوري توسعه در کشورهاي توسعهيافته قلمداد ميشود. به همين دليل نيز تأکيد بر آموزش، بهداشت، برابري، مشارکت اجتماعي، حضور سياسي و کرامت انساني به عناصر جديد توسعهيافتگي در جهان امروز تبديلشده است. ما در سالهاي ابتدايي انقلاب تلاش کرديم تغييرات معناداري در مؤلفههاي ذکر شده به سود کشور و مردم ايجاد کنيم. هرچند بهمرور زمان با چالشهايي مواجه شديم. متأسفانه امروز اوج گرفتن تحريمها در کنار برخي ناکارآمديها فشارهاي زيادي به زندگي مردم وارد کرده است. درنتيجه توجه به کرامت انساني براي تغيير بيش از هميشه مشهود به نظر ميرسد. نکته مهم ديگر اينکه ما در دستگاههاي اجرايي بدنه کارشناسي گستردهاي داشتهايم که اين بدنه ميتواند در شرايط خطير کنوني به دولت کمک کند تا مشکلات مردم را کاهش بدهد. اين بدنه کارشناسي نيز سرمايه انساني است که با تلاش مراکز علمي کشور در طول 4دهه گذشته به وجود آمده است. اين سرمايه علمي هنوز هم دغدغه خدمت به مردم دارند و حل مشکلات مردم را جزئي از اصول اخلاقي خود قلمداد ميکنند. با اينوجود از اين سرمايه انساني بهخوبي استفاده نميشود و اين سرمايه را به کار نميگيرند. برخي شعارها مانند ريشهکن کردن فقر در کوتاهمدت، ايجاد اشتغال ميليوني در بازه زماني کم از جمله شعارهايي است که با استفاده از سرمايه علمي کشور مطرح نشده است.
چرا از بدنه کارشناسي و سرمايه علمي کشور براي حل مشکلات استفاده نميشود؟
در ابتداي انقلاب مديراني روي کار آمدند که حتي يک روز نيز سابقه مديريتي نداشتند. با اين وجود بسياري از مديريتها در آن زمان قابل قبول بود و رويکرد مردمي داشت. اين در حالي است که گافهايي که برخي از مديران در زمينه ديپلماسي و داخلي ميدهند کمتر سابقه داشته است. بهعنوانمثال رفتار و اظهارات وزير نفت در ديدار با همتاي ونزوئلايي که در روزهاي اخير منتشر شده بوده است. ايشان در اين ديدار از رفتار و زبان بدن متناسب با يک ديدار بينالمللي برخوردار نبود. اينکه آقاي اوجي در يک ديدار رسمي بينالمللي عليه يک کشور ثالث شعار ميدهد بيش از آنکه براي کشور ما هزينه داشته باشد براي کشور ميزبان هزينه دارد. در زمينه داخلي امروز مشکل اصلي مردم چالشهاي معيشتي است. هر دولتي نيز سر کار باشد تلاش ميکند به رفع نيازهاي اوليه مردم بپردازد. در شرايط کنوني قوت اصلي مردم ما نان است. با اينوجود برخي مديران به دليل اينکه در اوکراين جنگ شده و ما قصد داريم جلوي قاچاق را بگيريم تلاش ميکنند قيمت نان را اصلاح کنند. مديراني که چنين تصميماتي اتخاذ ميکنند بايد اين نکته را در نظر داشته باشند که چنين تصميماتي برخلاف خواست مردم است. انتقادي که امروز نسبت به برخي مديران وجود دارد ضعف کارشناسي و عدم استفاده از سرمايههاي انساني و علمي کارآمدتر است. من معتقدم دولت آقاي رئيسي هيچ مخالفي ندارد. اگر عملکرد دولت به شکلي باشد که در زندگي مردم تغيير مثبت ايجاد کند مردم نسبت به آينده اميدوارتر خواهند بود البته نبايد انتظار معجزه داشت که دولت بتواند در کوتاهمدت همه مشکلات مردم را حل کند. به نظر ميرسد در شرايط کنوني اگر دولت بتواند جلوي گرانيها را بگيرد فرصت بيشتري خواهد داشت که مشکلات را بهصورت ريشهاي حل کند.
دولت چگونه ميتواند در کوتاهمدت جلوي گراني را بگيرد؟
من نگران اين موضوع هستم که آيندگان درباره دولتي که از فرصتها و حمايتهاي لازم برخوردار بود اين قضاوت را کنند که اين دولت ميتوانست با استفاده از بدنه کارشناسي و نخبگان وضعيت کشور را تغيير بدهد و کشور را در مسير توسعه قرار بدهد، اما در اين زمينه کوتاهيهايي صورت گرفت و درنهايت دولت موفق نشد مشکلات را حل کند. ما اميدواريم تاريخ قضاوت مثبت و خوبي درباره دولت سيزدهم داشته باشد. آنچه در پيشگاه تاريخ درباره اين دولت قضاوت خواهد شد ميزان توسعه و پيشرفت کشور در اين دوران است. ما نبايد به سمت پنجره دانايي سنگ پرتاب کنيم. هر چه دولت بتواند کشور را بيشتر در مسير توسعه قرار بدهد و پروسه توسعه را تسريع کند به همان ميزان تاريخ درباره آن قضاوت بهتري خواهد داشت. يکي از چالشهاي اصلي توسعه کشور تحريمهاست. اين در حالي است که مجلس و دولت هنوز نتوانستهاند در زمينه لغو تحريمها و به سرانجام رسيدن برجام به نتيجه برسند. اتفاقي که در نهايت به ضرر اقتصاد کشور تمام خواهد شد.