به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰
کد خبر: ۵۱۷۸۴۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۲۴ اسفند ۱۴۰۰
گرسنگی و آوارگی؛ بحران عظیم پناهجویان ونزوئلایی

چه بر سر ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین آمد؟

ونزوئلا که زمانی ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین و دارای بزرگترین ذخایر نفت در جهان محسوب می‌شد اکنون با یک بحران اقتصادی و انسانی حاد مواجه است. بحرانی که دهه‌ها در حال شکل گیری بوده است.
روزنو :

چه بر سر ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین آمد؟

روز نو :گرسنگی یکی از دلایل اصلی ترک ونزوئلا است. نهاد رصد مالی ونزوئلا یک گروه مستقل از تحلیلگران اقتصادی اعلام کرده که قیمت سبد خرید برای یک خانواده چهار نفره ونزوئلایی در ژانویه ۲۰۲۲ میلادی نسبت به مدت مشابه دو سال پیش از آن افزایشی قیمتی ۷۵ درصدی داشته است.

با توجه به اینکه ۹۵ درصد از مردم ونزوئلا در فقر شدید زندگی می‌کنند هر روز صد‌ها نفر مجبور می‌شوند برای جستجوی کار به کشور همسایه کلمبیا بروند.

«به فرزندانم یک فنجان کوچک برنج دادم. این تمام چیزی بود که ما داشتیم». این بخشی از حرف‌های «امیلی» است که روی تپه‌ای پوشیده از علف در نزدیکی رودخانه و جاده‌ای که به شهر «پامپلونا» در کلمبیا منتهی می‌شود نشسته است. همانند نزدیک به شش میلیون ونزوئلایی دیگر او خانه خود را به مقصد کشور همسایه ترک کرده است.

امیلی از مرز کلمبیا عبور کرد و دو روز در مسیری سربالایی پیاده روی کرد تا به پامپلونا برسد سفری که به دلیل ناامیدی از بهبود وضعیت موجود در ونزوئلا آغاز شد. امیلی آرایشگری در ماراکای در شمال غربی ونزوئلا بود، اما درآمد کافی به منظور خرید غذا برای سه دخترش را نداشت. او می‌گوید: «ترک کردن دخترانم دردناک بود. با این وجود، تماشای گرسنگی آنان بدتر بود. ترک ونزوئلا نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت و اجبار بود».

ونزوئلا که زمانی ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین و دارای بزرگترین ذخایر نفت در جهان محسوب می‌شد اکنون با یک بحران اقتصادی و انسانی حاد مواجه است. بحرانی که دهه‌ها در حال شکل گیری بوده است.

ثروت نفتی ونزوئلا توسط دولت «هوگو چاوز» که در سال ۱۹۹۸میلادی با طرحی سوسیالیستی به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا انتخاب شد برای تامین مالی برنامه‌های کاهش فقر رادیکال موسوم به «ماموریت‌های بولیواری» استفاده شد. اگرچه این ماموریت خدمات اجتماعی را گسترش داد و تا ۲۰ درصد باعث کاهش فقر شد، اما سیاستی بسیار پرهزینه بود.

چاوز هم چنین سیاست‌هایی را دنبال کرد که باعث کاهش مداوم تولید نفت ونزوئلا شد که به معنای کاهش درآمد موجود آن کشور بود. پس از مرگ چاوز در سال ۲۰۱۳ میلادی، «نیکلاس مادورو» رئیس جمهوری بعدی ونزوئلا به سیاست‌های سلف خود ادامه داد و ترکیبی از تاثیرات ناشی از سوء مدیریت اقتصادی و فساد گسترده ونزوئلا را در وضعیت وخیمی قرار داد.

نتیجه این وضعیت آن است که کشوری با منابع طبیعی فراوان اکنون با کمبود سوخت، قطع برق و صف‌های طولانی برای بنزین دست و پنجه نرم می‌کند. براساس نظرسنجی ملی سال گذشته در مورد شرایط زندگی در ونزوئلا که با مخفف اسپانیایی آن ENCOVI شناخته می‌شود ۹۴.۵ درصد از جمعیت ونزوئلا در فقر زندگی می‌کنند که بیش از سه چهارم از آنان در فقر شدید به سر می‌برند.

طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، از سال ۲۰۱۵ میلادی یک پنجم جمعیت ونزوئلا آن کشور را ترک کرده‌اند. به گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل، ونزوئلا یکی از بزرگترین بحران‌های آوارگی در جهان را تجربه می‌کند.

امیلی در این آخرین مسیر به سوی پامپلونا تنها نیست. او در این سفر با «اسووال» ونزوئلایی آشنا شده است. او می‌گوید: «راه رفتن در سرما. این سخت‌ترین چیز است. پا‌های ما درد می‌کند و خستگی غیر قابل تحمل است». او توضیح می‌دهد که والدین و برادر جوان‌اش به منظور تهیه غذا به ارسال پول توسط او از کلمبیا متکی هستند در غیر این صورت آنان نمی‌توانند غذایی برای خوردن پیدا کنند.

گروهی از ونزوئلایی‌ها که کوله پشتی‌هایی پاره شده به همراه دارند در نزدیکی تپه‌ای جمع شده اند. برخی سعی می‌کنند به کودکان سرمازده و گرسنه خود آرامش دهند. طبق گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۱ میلادی به طور متوسط روزانه ۲۰۰۰ ونزوئلایی وارد کلمبیا می‌شدند. بسیاری از این ونزوئلایی‌ها با پای پیاده پس از ورود به کلمبیا از «پامپلونا» عبور می‌کنند.

پامپلونا شهر دانشگاهی آرامی بود که اکنون در مسیر مهاجرت قرار گرفته است. اکثر ونزوئلایی‌های مهاجر کرایه اتوبوس ۵ دلاری برای رفتن به پامپلونا از مرز ونزوئلا را ندارند. به همین خاطر، با پا‌هایی همراه با درد، بدن خسته و علائم بیماری به سفر می‌پردازند. از زمانی که ونزوئلایی‌ها برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ میلادی به صورت دسته جمعی کشورشان را ترک کردند جریان مهاجرت کند شده، اما هیچ نشانه‌ای از توقف آن دیده نمی‌شود.

«ونسا پورلائز» مدیر و موسس یکی از دو پناهگاه شهر پامپلونا به «اوپن دموکراسی» می‌گوید: «پیش از این ممکن بود روزانه ۵۰۰ نفر را ببینید که از پامپلونا می‌گذرند حالا این تعداد به بیش از ۱۵۰ کاهش یافته است. با این وجود، این میزان هرگز به صفر نرسیده است».

زمانی که مهاجران ونزوئلایی برای اولین بار وارد آن شهر شدند خویشاوندان «پورلائز» میزبان ۳۰ تا ۴۰ نفر از آنان را در یک شب در خانه خود بودند. به زودی پورلائز، دوستان و اعضای خانواده‌اش همگی کمک کردند تا مهاجران ونزوئلایی اسکان داده شوند اگرچه آنان در ابتدا مخفیانه این کار را انجام می‌دادند و نمی‌دانستند که آیا عواقبی از سوی دولت برای‌شان به دنبال خواهد داشت یا خیر. پس از آن بود که پنج سال پیش پورلائز تصمیم گرفت یک پناهگاه را افتتاح کند.

او می‌گوید: «مردم واقعا به وسایل لازم برای حمل و نقل نیاز دارند. آنان به ژاکت، پتو، غذا و سرپناه نیاز دارند. بسیاری ناامید شده اند. امید را دیگر نمی‌توان در چهره آنان مشاهده کرد». او می‌گوید: «زمانی بود که بسیاری از پناهجویان ونزوئلایی به دنبال آینده‌ای بهتر بودند. اکنون آنان تنها به دنبال زنده ماندن هستند».

این پناهگاه که زنان دارای فرزند را در اولویت اسکان قرار می‌دهد اکنون ظرفیت‌اش تکمیل شده است. جوانانی هستند که پیش از ادامه راه در تاریکی بیرون از پناهگاه ایستاده اند. آن‌ها در اطراف پامپلونا سرگردان هستند بدون آن که بدانند آن شب را کجا خواهند خوابید. این یک صحنه معمول در پامپلونا است جایی که تعداد پناهجویان پیاده ونزوئلایی از راه رسیده بیش‌تر از ظرفیت دو پناهگاه آن شهر است.

«زائیرت» در پناهگاه پورلائز از نوزادش پرستاری می‌کند. نوزاد اندکی پس از رسیدن زائیرت به پناهگاه متولد شد. زائیرت نام او را «دانا» گذاشته است. دو فرزند دیگر او در اتاق کوچکی با زنان ونزوئلایی دیگر که آنان نیز از مرز کلمبیا پیاده سفر کرده بودند بازی می‌کنند.

زائیرت به «اوپن دموکراسی» می‌گوید: «این یک تصمیم ناگهانی بود. من باردار بودم. من پول کافی برای تهیه غذا یا پوشک نداشتم. من خیلی ناامید شده بودم». زائیرت چهار فرزند دیگر نیز دارد، اما آنان با مادر بزرگ‌شان در ونزوئلا زندگی می‌کنند.

زائیرت می‌گوید که تغییری در جریان خروج ونزوئلایی‌ها از کشورشان ایجاد شده است. پیش از شیوع کرونا این اکثرا مردان جوان بودند که به کلمبیا وارد می‌شدند. با این وجود، اکنون با بدتر شدن وضعیت اقتصادی ناشی از شیوع کووید پورلائز می‌گوید: «خانواده‌های بیش‌تری را در اینجا می‌بینید و زنان بیش‌تری در میان پناهجویان حضور دارند که به تنهایی یا با فرزندان‌شان راه می‌روند تا کار پیدا کنند یا به خانواده‌هایی که پیش‌تر ونزوئلا را ترک کرده‌اند می‌پیوندند».

زائیرت می‌گوید همسرش چند ماه پیش ونزوئلا را به مقصد بوگوتا پایتخت کلمبیا ترک کرده بود. اگرچه او مقداری پول به خانه فرستاده بود، اما آن پول برای جلوگیری از گرسنگی خانواده کافی نبود. به همین دلیل، زائیرت باردار به همراه دو فرزند و خواهر همسرش که ۱۶ساله بود و او نیز باردار بوده سفر را آغاز کردند.

«زائیرت» می‌گوید: «ما بدون هیچ چیزی بدون پول و بدون لباس به اینجا آمدیم. ما گرسنه بودیم و بنابراین سفر را آغاز کردیم». زائیرت این جملات را پیش از آن می‌گوید که با هیجان جوراب‌های جدید تا زانوی خود را که در پناهگاه به او داده شده بود تا گرم شود را با هیجان به ما نشان دهد.

گرسنگی یکی از دلایل اصلی ترک ونزوئلا است. نهاد رصد مالی ونزوئلا یک گروه مستقل از تحلیلگران اقتصادی اعلام کرده که قیمت سبد خرید برای یک خانواده چهار نفره ونزوئلایی در ژانویه ۲۰۲۲ میلادی نسبت به مدت مشابه دو سال پیش از آن افزایشی قیمتی ۷۵ درصدی داشته است.

زائیرت تجربه دست اولی در این مورد دارد و می‌گوید: «خرید کالا‌هایی مانند برنج، آرد و شکر تقریبا غیرممکن بود». زائیرت احساس کرد که چاره‌ای ندارد. در کلمبیا قیمت اقلام اولیه غذایی ارزان‌تر از ونزوئلا بود. او می‌گوید: «اگر این سفر را انجام نمی‌دادم چیزی برای خوردن نداشتیم».

تورم فزاینده به این معناست که حقوق ماهانه در ونزوئلا بین ۱.۵۰ تا ۴ دلار است که تنها برای خرید یک کارتن دوازده تخم مرغ یا یک یا دو کیسه آرد کافی است.

«خورخه لوئیس» طی دو سالی که از بارکیسیمتو شهری در شمال غربی ونزوئلا وارد پامپلونا شده هزاران مهاجر ونزوئلایی را دیده که از پامپلونا عبور کرده اند. او به عنوان یک مامور پلیس راهنمایی و رانندگی بیرون از بیمارستان شهر می‌ایستد تا ترافیک را هدایت کند و در ازای پول کمی جایی برای پارک خودرو‌ها پیدا می‌کند. او می‌گوید: «این وضعیت برایم بهتر از هیچ است».

لوئیس می‌گوید: «با بسیاری از پناهجویان ونزوئلایی صحبت کرده‌ام و سعی می‌کنم به آنان انگیزه بدهم و به آنان کمک کنم تا راه‌شان را ادامه دهند».

بر اساس گزارش بانک جهانی، کلمبیا در مورد میزبانی از ۱.۸ میلیون مهاجر ونزوئلایی موضعی سخاوتمندانه داشته است. این میزان مهاجر ۳۲ درصد از کل مهاجران ونزوئلایی در آمریکای لاتین را شامل می‌شوند.

لوئیس قدردان کمک کلمبیایی‌ها است، اما می‌گوید می‌داند به این زودی‌ها به ونزوئلا باز نمی‌گردد. او که به یک غرفه کوچک به همسرش نگاه می‌کند جایی که او قهوه سیاه می‌فروشد در میان ترکیبی از عطر قهوه با دود اگزوز کامیون‌ها و اتوبوس‌های در حالی که اشک می‌ریزد ونزوئلایی را به یاد می‌آورد که دیگر وجود ندارد.

او می‌گوید: «پیش‌تر در کشور من دموکراسی برقرار بود و من خاطرات خوبی از آن دوران دارم. ما جزو طبقه متوسط بودیم. من برای دولت کار می‌کردم و همسرم به عنوان مدیر در بانک مشغول به کار بود. ما زندگی خوبی داشتیم و نگران پول نبودیم. ما حتی صاحب دو خودرو بودیم». او با ناامیدی می‌افزاید: «وضعیت ونزوئلا به گونه‌ای است که گویا در میان یک جنگ قرار گرفته و من نمی‌توانم تصور کنم که به این زودی‌ها بهبود خواهد یافت».

اندیشکده بروکینگز بحران پناهجویان و مهاجران ونزوئلا را بحرانی در تاریخ معاصر توصیف کرده که کم‌ترین بودجه برای کاستن از رنج آن در نظر گرفته شده است. از زمان شیوع کرونا پناهگاه پورلائز نمی‌تواند هر شب بیش از ۶۷ مهاجر را در خود جای دهد این در حالی است که صد‌ها نفر از ونزوئلایی‌ها کماکان از آن شهر عبور می‌کنند. اکنون تعداد کم‌تری از کلمبیایی‌ها در‌های خانه خود را به روی مهاجران باز می‌کنند.

امیلی و دیگر ونزوئلایی‌های پیاده سفر کرده در جاده پامپلونا می‌گویند بی‌میلی ساکنان کلمبیایی برای کمک به آنان قابل درک است. داستان‌هایی از دزدی ونزوئلایی‌ها از کسانی که سعی در کمک به آنان دارند نقل شده اند. اسووال می‌گوید که شنیده است مهاجران از رانندگان کامیونی که آنان را سوار می‌کنند سرقت می‌کنند. علیرغم تمام مشکلاتی که برای رسیدن به پامپلونا وجود دارد مهاجران می‌دانند که سفر آنان از اینجا به بعد دشوارتر خواهد شد.

مردی از مهاجران ونزوئلایی می‌گوید: «شنیده‌ام هرچه به پارامو نزدیک‌تر می‌شویم سفر بسیار سردتر می‌شود». اینجا باد‌های تند، باران‌های شدید و دمای نزدیک به نقطه انجماد نگرانی اصلی ونزوئلایی‌ها هستند. او می‌افزاید: «شنیده‌ام که اگر از پارامو عبور کنیم ممکن است یخ بزنیم و بمیریم. به همین دلیل است که برای تهیه بلیت اتوبوس به مقداری پول بیش‌تری نیاز دارم. من نمی‌خواهم در آن قسمت از مسیر پیاده روی کنم».

همه آنان با وجود خستگی و ترس از آن چه در پیش روی‌شان قرار دارد به یکدیگر نگاه می‌کنند و لبخند می‌زنند. اسووال می‌گوید: «ما خسته هستیم، اما تسلیم نمی‌شویم». رهگذری می‌ایستد و چند سکه به آنان می‌دهد که برای یک فنجان قهوه همگی آنان کافی است.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز