به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۰
کد خبر: ۵۱۵۱۶۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ - ۰۳ اسفند ۱۴۰۰
روسیه و مرحله پس از اوکراین

پوتین از نقاط ضعف امریکا مثل ایران بهره می برد

دولت بایدن می‌تواند هر چقدر که می‌تواند تهدید کند. در نهایت نمی‌تواند روسیه را مجبور به عقب نشینی در قضیه اوکراین کند.
روزنو :

پوتین از نقاط ضعف امریکا مثل ایران بهره می برد

روزنو :دولت بایدن می‌تواند هر چقدر که می‌تواند تهدید کند. در نهایت نمی‌تواند روسیه را مجبور به عقب نشینی در قضیه اوکراین کند. چه نوع تحریم‌هایی می‌تواند بر روسیه اعمال کند در زمانی که پوتین توانسته است تمام کانال‌ها با چین را دوباره باز کند؟ فراتر اینکه سخنان اروپا درباره تحریم علیه روسیه در سایه نیاز اروپا به گاز روسیه بی معناست.

بحران اوکراین دولت جو بایدن را افشا کرد. دولتی که خود را رو در روی چین می‌بیند و به نظر می‌رسد آماده تسلیم شدن در برابر جمهوری اسلامی ایران است. در سایه این معادله، عجیب نیست که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در بحران اوکراین تا آخر پیش رود بعد از این که متوجه شد دولت کنونی ایالات متحده آمریکا چیزی فراتر از ادامه دولت باراک اوباما نیست.

دولت بایدن می‌تواند هر چقدر که می‌تواند تهدید کند. در نهایت نمی‌تواند روسیه را مجبور به عقب نشینی در قضیه اوکراین کند. چه نوع تحریم‌هایی می‌تواند بر روسیه اعمال کند در زمانی که پوتین توانسته است تمام کانال‌ها با چین را دوباره باز کند؟ فراتر اینکه سخنان اروپا درباره تحریم علیه روسیه در سایه نیاز اروپا به گاز روسیه بی معناست.

واکنش دولت جو بایدن زاییده امروز نیست بلکه ناشی از سلسله شکست های آمریکا از زمانی است که جیمی کارتر در برابر ایران در قضیه گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران شکست خورد. این عقب نشینی کافی بود تا مجموعه عقب نشینی های آمریکا آغاز شود که تا به امروز به جز در برخی موارد ادامه داشته است. از جمله این موارد استثنایی بیرون کردن عراق از کویت و ترور فرمانده سپاه قدس، ژنرال قاسم سلیمانی است.

قبل و بعد از جنگ سرد و قبل از فروپاشی شوروی و بعد از آن، پوتین از زمانی که افسری اطلاعاتی بود همه چیز را زیر نظر گرفته بود تا زمانی که دوران باراک اوباما شروع شد و در این زمان توانست رئیس جمهوری آمریکا را بازی دهد؛ یعنی زمانی که گفته شد بشار اسد از تسلیحات شیمیایی علیه مخالفانش استفاده کرده است. آن موقع آمریکا در تمام جهان ناتوانی خود را نشان داد. حتی در ونزوئلا که حکومت این کشور تمام جنایت‌های ممکن را علیه ملت خود مرتکب شده است.

چه بسا مهم‌ترین مسئله‌ای که پوتین ملاحظه کرده این است که متحدان آمریکا به این کشور اعتماد ندارند. به عنوان مثال به احتمال زیاد پوتین درباره رفتار آمریکا در قبال تحولات یمن و رفتار خصمانه ایران در قبال کشورهای حاشیه خلیج فارس تامل کرده است. در این راستا آمریکا در مذاکرات غیر مستقیم با ایران در وین با وجود پرتاب موشک به سمت ابوظبی بر عدم مرتبط کردن موضوع اتمی این کشور به رفتارش در خارج از مرزها پافشاری دارد.

هر طرفی که نقاط ضعف آمریکا را کشف کند تنها می‌تواند از آن بهره ببرد. در نهایت روسیه به دو پایگاه در ساحل سوریه دست پیدا کرده است. پیش از این شبه جزیره کریمه را از اوکراین پس گرفت و اروپا و آمریکا کاری در قبال آن انجام ندادند.

درحالی که آمریکا سردرگم است و اروپا از هم گسیخته است پوتین سرگرمی مورد علاقه خود یعنی بازی کردن با نقاط ضعف دشمنانش را انجام می‌دهد. او به برپایی یک نظام بین المللی جدید با همکاری چین کمک می‌کند. همان چینی که توانست تمام توافق‌هایی را زیرپا بگذارد که قبل از عقب نشینی انگلیس از هنگ کنگ امضا کرده بود. بعید نیست چشم چین به تایوان نیز باشد.

اما در این میان نکته‌ای وجود دارد که پوتین باید درباره آن تامل کند. این نکته به اقتصاد مربوط است. این اقتصاد بود که قبل از هر چیزی به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد. اقتصاد مهم‌تر از موشک و بمب اتم است. روسیه در جایی که چین موفق شد با شکست روبه رو شد. آیا پوتین متوجه این مسئله می‌شود و همچنین درک می‌کند که پیروزی‌های لحظه‌ای یک چیز است و حفظ آنها در طولانی مدت چیز دیگر؟

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز